بید مجنون، زیر بال خود، پناهم داده بود! در حریم خلوتی جان‌بخش، راهم داده بود. ‌ تکیه بر بال نسیم و چنگ در گیسوی بید! مسندی والاتر از ایوانِ شاهم داده بود. ‌ شاه بودم، بر سرِ آن تخت، شاهِ  وقتِ خویش یک چمن گل، تا افق، جای سپاهم داده بود! ‌ چتر گردون، سجده‌ها بر سایبانم برده بود عطر پیچک، بوسه‌ها بر پیشگاهم داده بود! ‌ آسمان، دریای آبی، ابرها، قوهای مست! شوقِ یک دریا تماشا بر نگاهم داده بود! آه! ای آرامش جاوید! کی آیی به دست؟ آسمان، یک لحظه، حالی دلبخواهم داده بود!