گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود قَدَت یاوَرَت نشد بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غصه‌ی این گوشواره را زینب رسیده است بگو راه چاره را خونابه های دور لب پر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک می‌کند این خاک گیسوان تو را پاک می‌کند خون لخته روی پیرهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده دارد حسین پیش تو از حال می‌رود او از کنار تو ته گودال می‌رود علیه‌السلام علیه‌السلام