کاشکی حتی مرا از روی رودرباستی نصفِ آن‌قدری که من می‌خواهمت، می‌خواستی با دروغی دلخوشم کن، من به این هم راضی‌ام عشق می‌گوید: کسی خیری ندید از راستی من نمی‌دانم چه بر حالِ دل آیینه رفت روبه‌رویش آن‌زمان خود را که می‌آراستی خواستی فرقِ زمین ‌و آسمان روشن شود چون کنارت آمدم، از پیش من برخاستی بغض جای حرف را هرگز نمی‌گیرد، ولی کاش قدری مهربان بودی، مرا می‌خواستی