خورشید، مسرور از چنین حاجت روایی شاد از چنین دولت، چنان فخر خدایی سر، بر سریر سجده‌ی حق می‌گذارد اعطا شده بر حضرتش، ابن الرضایی دردانه‌ی مولای من، از بس جواد است با هر توسل می‌کند مشکل گشایی این چشم بارانی پر از بغض نجیب است میبارد از چشمان من، ای کاش هایی یک مثنوی ای کاش ما تفسیر دارد خوش باد از دست جواد او عطایی اینجا گدا با شاه شاهان هم نشین است ای دل چه می‌چسبد از این خانه، گدایی میلاد حضرت عشق، جوادالائمه، مبارک