#مسلم_بن_عقیل_سفیر_غریب_کوفه
گفتی برو کوفه به اینجا آمدم من
با صد امید و جان شیدا آمدم من
حکم تو را می بوسم و منّت پذیرم
آمادهام آقا برای تو بمیرم
تا کوفه را دیدم شدم خیلی مکدر
دیدم همه شمشیر دارند در پس در
جز طوعه در این شهر غمخواری ندارم
حالم بد است اما پرستاری ندارم
دیروز طفلانم به نامردان سپردم
از روی ناچاری به بد عهدان سپردم
امروز روز دیگر و خانه بدوشم
در کوچه های کوفه در جوش و خروشم
اینجا برای مسلم تو چال کندند
اینجا برای کشتنش گودال کندند
در بام هر خانه کلوخ و سنگ دارند
نیهای آماده برای جنگ دارند
شهری که می بینم برایت جا ندارد
آقا نیایی قول پابرجا ندارد
گر عازمی اینجا فقط لشکر بیاور
از آل هاشم شیر جنگاور بیاور
دراین سفر از بانوان اصلا نیاور
از کودکان از دختران یک تن نیاور
یا لااقل همراه خود کمتر بیاور
خلخالهای پایشان را در بیاور
درد دلم بسیار و در تشویشم امروز
ناراحت شش ماهه بیش از پیشم امروز
تا میتوانی آب و نان بردار حتما
معجر برای دختران بردار حتما
حالا که میآیی کفن را هم بیاور
آن یادگاری پیروهن را هم بیاور
آغاز راه کوفه پایانش به شام است
سربسته میگویم برایت کوفه دام است
عرضم تمام آقا مرا آخر سلام است
دارالاماره هستم و کارم تمام است
#مهدی_حسین_آبادی