16.06M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
شعرخوانی در محفل شب‌های امین گاهی به لطف عشق شادم، گاه غمگینم معجونی از شهد و شرابم تلخ و شیرینم جمع‌اند مرگ و زندگی در 'دوستت دارم' در حیرت از این کلْمه، این راز نخستینم‌ درمان چرا؟ با دردهای خویش دلگرمم هرشب زبان وا می‌کند زخمی به تسکینم لبخندهایم مانده زیر تلی از اندوه راه نفس را بسته بر من بغض سنگینم هرچند از یاد رفیقان رفته‌ام چندی‌ست صدشکر یادی می‌کند دشمن به نفرینم همخواب مثل آسمان؟ یا دور چون مرداب؟ با من‌‌ بگو ای‌ماه امشب من کدامینم؟ @abadiyesher