لحظه‌ها را دریابیم ✍راضیه فاضل‌فر، با ارسال دل‌نوشته به جمع نویسندگان مجله افکار بانوان حوزوی پیوست. میان تمام دلتنگی‌ها، غم نبودنت مرا آزار نمی‌دهد؛ می‌دانم و ایمان دارم که هرآغازی پایانی دارد. آنچه مرا می‌آزارد پایان تو نبود، که این قانون زندگی بود، من حتی دلتنگ نبودنت نیستم! دلتنگ نگفته‌هایی هستم که شاید با گفتن‌شان تو زیباتر و دلگرم‌تر کوچ‌ات را آغاز می‌کردی؛ نه اینکه چشم به راه من باشی و من از راه نرسم و با تمام وجودت گوش شوی برای شنیدن جملاتی که باید می‌گفتم و من نرسیدم بگویم. من دیر رسیدم و تو میانه‌ی سفرت بودی و این وسط دل شکسته‌ی تو و بغض نترکیده‌ی من عذابی است که از با هم بودن‌مان برای من به ارث ماند! چه زیبا گفت امیر مومنان علیه السلام «الفرصت تمر مر السحاب»* فرصت‌ها مانند ابر زود از افق زندگی می‌گذرند! حالا من ماندم و یک عمر افسوس و دلتنگی برای نگفته‌هایم! حرف‌هایی که روی دلم سنگینی می‌کند و در قالب اشک بر آرامگاه تو جاری می‌گردد و هیچ دردی را دوا نمی‌کند حتی بغض ناترکیده‌ام را، گاهی زودتر از زود دیر می‌شود، به دل‌مان فرصت دهیم تا گاهی خودش را خالی کند. درخلوتی با آنکه دوستش دارد به گفتگو بنشیند و هرآنچه را باید او بداند به او بگوید. *نهج‌البلاغه،ص1086 @AFKAREHOWZAVI