ایران و کرم‌های تمدن‌خوار ✍ نسا خلیلی ۱. در طبعیت موجودات بسیاری وجود دارند، حتی موجودات ناشناخته‌ای که شاید نامشان را نشنیده‌اید؛ مانند کرم‌های تمدن‌خوار. این موجودات، روزگاری است در بدنۀ ستبر درخت تمدنی ایران، توسط تمدن‌های دیگر تعبیه شده‌اند. کارکرد این موجودات، خوردن بی‌وقفه حسِ افتخار، تولید ضایعات خودکم‌پنداری و ایجاد حسِ حقارت، در بین صدر تا ذیل زیستگاۀ تمدنی خودشان است. بگذارید رازی را که از تمدن‌خواران شنیده‌ام، با شما در میان بگذارم. «اگر بخواهید ملت و تمدنی را به زانو درآورید باید مدام این کلمات را برای او تکرار کنید؛ نژادِ تو، فکرِ تو، ژنِ تو حقیر و پست است». شما هم این‌ کلمه‌ها را از بلندگوهای تمدن‌خواران شنیده‌اید؟ ۲. این شاهکار تفکرِ تمدن‌خوار، ایدۀ امروزی نیست بلکه قدمتِ تاریخی دارد ولی با تفاوت‌های اندک. فرعون هم از این روش استفاده می‌کرد اما مدل خشن تمدن‌خواری را انتخاب کرده بود؛ باور نمی‌کنید به آیه۴ سورۀ قصص مراجعه کنید. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ؛ همانا فرعون در زمین گردنکشی کرد و میان اهل آن، اختلاف افکند، طایفه‌ای از آن‌ها را سخت ضعیف و ذلیل می‌کرد، پسرانشان را می‌کشت و زنانشان را زنده می‌گذاشت». آیا می‌خواهید زمان دقیقِ به‌وجودآمدن این آفت را بدانید؟ با عرض پوزش باید بگویم که متاسفانه گونه‌شناسان، تاریخ دقیقی را برای پیداش آن‌ها مشخص نکردند؛ امّا اوج و فرود این کلونی‌ قابل رویت است. ۳. با بررسی‌ِ تاریخ معاصر ایران در چند دوره، ظهورِ خاص این گونۀ زیستی را می‌توان دید؛ اواخر دورۀ قاجر، کل دورۀ پهلوی و دهۀ چهارم انقلاب اسلامی. زمانی وزیرِ مملکت متعلق به این گونه، معتقد بود که ایرانی‌ها با قدمتِ تمدنی ۲۰۰۰ و خرده‌ای سال و با فرهنگ ایرانی اسلامی ۱۴۰۰ و خرده‌ای سال، حتی نمی‌توانند لولهنگ بسازند؛ که الحمدالله با خیزیش پیر و جوان در سال ۵۷ از زیستگاه تمدنی اخراج شد؛ ولی متاسفانه، با ضایعاتِ مسمومِ کرم‌های تمدن‌خوار بخشی از بدنۀ درخت تمدنی آسیب دید. تفکر تمدن‌خواری، مرد و زن، پیر و جوان و صغیر و کبیر نمی‌شناسد؛ اما نقاط مشترک زیادی دارد. ۴. یکی از نقاط مشترک، این است که اگر از تاریخ تمدنی برای آن‌ها گفته شود، می‌گویند گذشته‌ها گذشته است؛ در حالی که، هر ملتی به گذشتۀ خوب خود افتخار می‌کند. حتی اگر تاریخچه‌ و گذشته‌ای نداشته باشد، برای خود قهرمان می‌سازد؛ مانند آمریکا که در طول جنگ جهانی برای خود قهرمانان دی سی و ماروال را ساخت مانند؛ «بتمن»، «سوپرمن»، «زن شگفت‌انگیز»، «جوکر»، «کپتن آمریکا»، «مرد آهنی»، «مرد عنکبوتی»، «هالک» و.. و این اسطوره‌ها را به تمام دنیا تزریق کرد؛ اما تمدن‌خواران داشته‌های خود را حقیر می‌دانند و حتی با آن‌ها بیگانه هستند. ۵. از نقاط مشترک دیگر تمدن‌خواران، حسرت‌خوردن همیشگی آن‌ها از نداشته‌های خیالی است. برخی از این گونۀ زیستی ترجیح می‌دهند سگی در نیویورک باشند و گوسفندی در سوئیس. این بزرگواران، همیشه از امکانات کشور خود بیزارند و اصرار دارند که مقدار خدمات کم است. اوج فعالیتشان در زمان تلخی‌هاست! چه در زیستگاه تمدنی خود چه در زیستگاهی دیگر و صد البته با رویکرد متفاوت. مدل رفتاری آن‌ها این است که اگر اتفاق ناخوشایندی در زیستگاه خودی بیافتد؛ چنان در بوق و کرنا می‌کنند و روزگار سیاه را نشان می‌دهند که انگار فاجعه هیروشیما اتفاق افتاده است؛ ولی اگر فاجعۀ هیروشیما جای دیگری رخ بدهد، آن را به اندازۀ بازشدن در چیپس نشان می‌دهند! ۶. راه علاج و مواجهه با این موجودات چیست؟ این است که صدایمان را بلندتر از بلندگوهای آن‌ها کنیم. از بلندگوهای پیشرفته و جذاب استفاده کنیم. در لحظه، موقعیت‌ها را شناسایی کنیم. برای این کار، باید دائما ایده‌پردازی و نوآوری برای بهترسازی جامعه و ایمن‌کردن گوش‌های نسل نو داشته باشیم. این ممکن نیست مگر با پرورش و استفادۀ بیشتر از نیروهای زبده با چشمان تیزبین و هوشیار و پرهیز از به کارگیری نیروهای بی‌تفاوت نسبت به آیندۀ تمدنی ایران اسلامی تا آنکه با بی‌اثرشدن قدرتِ مانور تمدن‌خواران، در درختِ تمدنی ما ضایعات و سموم باقی‌مانده از آن‌ها هم ازبین برود. @AFKAREHOWZAVI