در همان مراسم و میان جمع گفتم : « هیچ طلبی از آقا « محمد » ندارم و مهریه ام را حلال می کنم. » بعد از آن که خانواده ی همسرم رفتند ، بعضی از اقوام می گفتند چرا مهریه ی بالا مانند دیگران نخواستی ؟
🍃⚘🍃
پسر کوچکم « امیرعلی » دو ساله بود که پدرش به
#شهادت رسید و امسال که باید به کلاس اول ابتدایی برود به گونه ای رشد یافته که خودش را با هیچکدام از بچه های فامیل و دوستانش مقایسه نمی کند. 😭
🍃⚘🍃
نبود پدر برای فرزندانم خیلی سخته و هر شب گریه می کنه اما در این سال ها سعی کردم از
#پدرش یک قهرمان بسازم. 😭
🍃⚘🍃
#کمک کردن به دیگران را دوست داره ، این واقعیت که باید
#دستگیری ،
#فداکاری و کمک کند تا
#قهرمان باشد در پسر کوچکم نهادینه شده.😭
🍃⚘🍃
#ساده زیستی ،
#کمک کردن به دیگران ،
#حساس بودن نسبت به غیبت و
#خمس دادن از
#ویژگی های بارز همسرم بود.
🍃⚘🍃
من به محمد میگفتم ما که چیزی
#اضافه نداریم که
#خمس بدهیم اما محمد حتی
#حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب میکرد و
#خمس مالش را پرداخت میکرد. 😭😭
🍃⚘🍃