🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌴 🍃🍀🌲🌴 🍃🍀 لشگر10 سیدالشهداء(ع) ✍🏿✍🏿 راوی : روزهای اول بهار 65 مصادف با بود و برای جشن ولادت مولا توی گردان مهمون داشتیم . این بار رزمندگان گردان تازه تاسیس مهمان بچه های تخریب بودند و ما هم برای پذیرایی از مهمونهامون پخته بودیم... شاید بعضی ها بگند شعله زرد چه ربطی به ولادت مولا داره.. حوب این به عقل ما رسید.. جلسه بود و من هم میونداری میکردم. اون روز مراسم ساعت 9 صبح و در فضای اطراف مزار برگزار شد.. سید مهدی اعتصامی همه کاره تبلیغات بود و با کمک مجید رضایی جایگاه مراسم رو با تصاویر شهدای گردان آذین بندی کرد گلهای شقایق و زمین سبز اطراف مقر هم که فروردین ما مثل مخمل سبز خودنمایی میکرد در طراوت مجلس ولادت مولود کعبه موثر بود. قبل از مراسم بعضی ها تذکر میدادند که اولا دست نزنید و ثانیا هم دو انگشتی بزنید و من هم این رو به شهید تابش تاکید کردم ... اما نشد که نشد و این بار هم مجلس از دست در رفت و کف زدن های دو انگشتی تبدیل به کوبیدن دست ها به هم شد. دهقان، الهی، زند، خوش سیر، مرادی سعی میکردند مجلس رو به دست بگیرند و شهید مراتی هم رو سر بقیه سوار میشد تا خودش رو به این جمع برسونه.. سید محمد زینال حسینی که بعد از حاج عبدالله نوریان فرمانده گردان شد هم با اونها همراه میشد و گاها هم به من که سعی میکردم جلسه رو کنترل کنم متذکر میشد که بگذار بچه ها راحت باشند.اداره مجلس جشن دو تا گردان واقعا سخت بود. روز ولادت مولا حسابی بچه ها شادی کردند.. وبعد هم چند تا مسابقه و چند تا جایزه پایان بخش این جلسه بزم وشادی بود.. واقعا شادی و شادمانی در فضای معنوی گردان ما جایگاه خودش رو داشت و تمام سعی براین بود که فضای شادابی برای جوانها باشه. 🍃🌲 🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌲🌴🍃🌲🌴🍃🍀🌲🌴 @alvaresinchannel