#رئیسجمهور_مردم
#روایت
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون
دستهایش را بالا برده بود، با لهجهی قشنگ خودش با مداح همراهی میکرد. به لطف چند سالی که توی خوابگاه دانشجویی زندگی کرده بودم کمی زبان کردی بلد بودم. نظرم را جلب کرده بود. پابه پای همه اشک میریخت. گفت «عکسم رو نگیریا!»
از منطقه کردستان آمده بود برای عرض ارادت.
ادامه دارد...
فاطمه حیدری از نویسندگان تیم اعزامی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان به تبریز
سهشنبه | ۱ خرداد ۱۴۰۳
#زنجان #آذربایجان_شرقی #تبریز