تویی ساقی برای کام عطشان
تویی شاه وفا معنای باران
تو فرزند و یَلِ اُم البنینی
تو فرزند امیرالمومنینی
تویی که سفره دار دار عشقی
عموی حضرت عشق دمشقی
تو تنها ماه این هفت آسمانی
عموی حضرت صاحب زمانی
صفای کوی بینُ الحرمینی
پلی تا مَروِه و بابُ الحسینی
ستون لشکر و فرمانده ی حرب
تو از وَجهُ الحسینی کاشفُ الکرب
فدایی بهر زینب بنتُ الحیدر
امان خیمه ها بودی و معجر
تو یک دم از حسین غافل نبودی
تو از قلبش همه غم ها زدودی
برادر را تو بودی قوت و جان
تو بودی چاره ساز جنگ و میدان
امیدِ بچّه های تشنه مشکت
که زد بوسه علی بر هر دو دستت
تو بودی ساقی و بودی علمدار
نگهبان حرم، بازوی پرگار
تو بودی در حرم بابُ الحوائج
برای هر غمی بودی مُعالج
فدا کردی تمام هستی خود
فدای تو شوم ذکر حسین شد
فدا کردی دو دستت بهر اصغر
ولی لب های او آخر نشد تر
و شد آب از لب اصغر خجالت
اگر بودی نمی شد حرف غارت
حرم را در اسارت شمر می برد
نبودی خواهرت خیلی کتک خورد
#حضرت_عباس سلام الله علیه