.
#علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#مربع_ترکیب
الله اکبر ، اکبر از بابا جدا شد
وقتی جدا شد ،خیمه بر غم مبتلا شد
قلب حرم را کَند مثل کَهرُبا شد
دنبال او بابا به لب غرق نوا شد
انگار کُلّ خیمه با او رفت میدان
مثل غزال از خیمه راهی شد خرامان
مُستغرق ذات خدا بود و الهی
چون دید بابا هست و درد بی پناهی
چون ماه روشن زد به اعماق سیاهی
بابا به دنبالش کشید از سینه آهی
یعنی تمام حاصل عمرم تو هستی
آهسته تر اینگونه قلبم را شکستی
وقتی به میدان زد ، صلای محشر آمد
انگار حیدر با رُخِ پیغمبر آمد
در حملهء اوّل سپه از پا در آمد
از بسکه سر زد حوصله دیگر سرآمد
لشکر سخن از حملهء یک شیر می گفت
عبّاس دنبال علی ، تکبیر می گفت
شد ساعتی و تشنه گی بر او اثر کرد
بابای خود را از لب خُشکش خبر کرد
هم او به بابا هم پدر بر او نظر کرد
با شهد لب درمان آن سوزِ جگر کرد
لب بر لبش بگذاشت تا او جان بگیرد
کم مانده بود اکبر که از خجلت بمیرد
با آنکه آبِ پاک مهر مادرش بود
لبهای بابا خشک تر از اکبرش بود
نوشیدن از دست پیمبر باورش بود
این بار رفت و این وداع آخرش بود
اکبر که همنام امیرالمؤمنین بود
بر قتل او صد ابن مُلجم در کمین بود
دیدند یکباره فضا تغییر کرده
دشمن برای کُشتنش تدبیر کرده
این روضه شاه کربلا را پیر کرده
تیری میان حلق اکبر گیر کرده
نامردی آمد نیزه ای بر پهلویش زد
نامرد دیگر ضربه بین اَبرویش زد
فریاد او از پیکر بابا توان بُرد
فریاد بابا را به اوج آسمان بُرد
خون، دیدِ چشمان *عُقابش از میان بُرد
اسبش علی را در میان دشمنان بُرد
دیگر علی بین حرامی گیر اُفتاد
جسمش اسیر لشکر شمشیر اُفتاد
هرکَس رسید از راه بی لحظه شُماری
بر پیکر سرو حرم زد یادگاری
جشن علے کُشتن بپا کردند آری
از پا حسین اُفتاد با این زخم کاری
اُمیّد دیرینهء بابا مُنجلے شد
آقا در اینجا صاحب صدها علے شد
*عقاب: نام اسب حضرت علی اکبر(ع)
مجتبی صمدی شهاب ✍
#علی_اکبر
#شب_هشتم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af