172_36071.mp3
137.6K
دیوان غزل شماره ۱۷۲ عشق تو نهال حیرت آمد وصل تو کمال حیرت آمد بس غرقه حال وصل کآخر هم بر سر حال حیرت آمد یک دل بنما که در ره او بر چهره نه خال حیرت آمد نه وصل بماند و نه واصل آن جا که خیال حیرت آمد از هر طرفی که گوش کردم آواز سؤال حیرت آمد شد منهزم از کمال عزت آن را که جلال حیرت آمد سر تا قدم وجود حافظ در عشق نهال حیرت آمد معنی لغات غزل: منهزم (مُ هَ زِ) [ ع . ] (اِفا.) شکست خورده ، مغلوب شده . حیرت . [ ح َ رَ ] (ع مص ) سرگشته شدن . بر یک حال ماندن از تعجب واصل . [ ص ِ ] (ع ص ) پیوسته شونده. رسیده شده کمال . [ ک َ ] (ع مص ) کُمول . انجام یافتن و تمام شدن . (منتهی الارب ). تمام شدن .   جلال(جَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - بزرگی ، عظمت . 2 -شکوه 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆