طفلی که پاسخ عطشش قدری آب بود تیر سه‌شعبه تشنگی‌اش را جواب بود؟ منشوری از حقوق بشر را ورق بزن این حکم در میان کدامین کتاب بود؟ شط در میان تیغهٔ شمشیر مانده و هر سوی دشت نیزه‌ای از آفتاب بود خشکیده بود در شریان هاش شط شیر آن مادری که تشنگی‌اش بی حساب بود زیر عبا گرفت پسر را حسین و برد آنجا که تیر حرمله ها در خشاب بود شاید به حق پنج تن،آلِ عبا دهند آبی به کودکی که در آن پنجه خواب بود ناگاه نبض زندگی از کار ایستاد گویا تمام عالم امکان سراب بود یک لحظه در مقام"تحیر"وقوف کرد آن سینه‌ای که مخزن "ام‌الکتاب"بود آب از گلوی مشک علمدار می‌چکید؟ یا خون سرخ طفل صغیر رباب بود؟ انگار روی رفتن تا خیمه را نداشت با کودکی که صورتش از خون خضاب بود از چشم های خیره و سرسخت کوفیان بسیار راز و رمز، درون حجاب بود مولا گرفت زیر عبا آل خویش را آن طفل را که شافع روز حساب بود زن ها برای خواندن لالایی آمدند بر روی شانه ی پدر اصغر به خواب بود...