📙 برشی از یک کتاب ✅ محي‌الدين و ثنويت 🖊 محي‌الدين اهل تنزيه را به خاطر اين كه خدا را تنزيه مي‌كنند جاهل ناميد كه آنان با تنزيه‌شان خدا را محدود مي‌كنند. اينك ببينيم خدائي كه او به آن باور دارد چيست و چگونه است؟ 🔹 مي‌گويد: 🔺فنسبته لما ظهر من صور العالم نسبة الرّوح المدبّر للصوّرة: پس نسبت خدا به صورت ظاهر عالم، نسبت آن روح است كه صورت را تدبير و اداره مي‌كند. 🔸توضيح: 🔻يكي از اصول مسلم بينش محي‌الدين اين است كه ظاهر عالم همان اسم «الظّاهر» خداست و باطن عالم نيز اسم «الباطن» خدا است. پس هم ظاهر جهان هستي، خداست و هم باطنش، و نسبت اين ظاهر و باطن نسبت روح است به بدني كه آن را اداره مي‌كند. ❗️تامل: ✔️ ۱- اين عبارت صريح است بر اين كه دو خدا وجود دارد يكي به نام الظاهر و دومي به نام الباطن حتي ميان اين دو نسبت هم برقرار است. و مي‌دانيم كه «نسبت» در «ميان يك چيز با خودش» هرگز صحيح نمي‌شود و غلط است. مگر يك چيز مركب را به نظر بياوريم مثل انسان كه مركب از روح و جسم است آن گاه ميان روح و جسم او يك نسبت يا نسبت‏هائي را برقرار يا لحاظ كنيم. كه محي‌الدين همين طور عمل كرده. ✔️ ۲- البته محي‌الدين براي خدا مقامات درست مي‌كند و خدا را در مقام «احديت» نه قابل تنزيه مي‌داند ونه قابل تشبيه، و در مقام واحديت، همه موجودات عالم را عين خدا مي‌داند. اما سخني كه در اين جا آورده چيز ديگر است كه با آن مبنا نيز سازگار نيست. زيرا در اين عبارت همان «خداي احد» را دو تا كرده است. 📚 برگرفته از کتاب محی الدین در ائینه فصوص/ جلد دوم/ فص نوحی/ بخش اول 📖 مطالعه و دانلود 📦 سفارش کتاب #️⃣ 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 بینش نو | اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی