💠روحانیت؛ معترض یا منتقد 🖊حجت الاسلام محمدکاظم حقانی فضل ◀️نظام جمهوری اسلامی از روز نخست، منتقدین و بلکه مخالفینی در حوزه‌های علمیه داشت. این گروه به علت کمی عِدّه و عُدّه و نداشتن رسانه، و از سوی دیگر هواداران بسیار زیاد انقلاب و نظام و از همه مهم‌تر نداشتن تئوری قابل دفاع در عرصه سیاست و اجتماع قابل اعتنا نبودند. با تغییرات ایجادشده در سطح حاکمیت، به‌ویژه در دوران دوم ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی، اقلیتی از حوزویان انتقادهایی (بخوانید اعتراض‌هایی) به برخی سیاست‌های دولت را روا دانستند. با ظهور دولت اصلاحات مخالفت‌ها با سیاست‌های دولت بیش‌تر و فراگیرتر شد. اختلاف درباره دولت (عمدتاً سیاست‌های فرهنگی و سیاسی) در نهاد روحانیت نهادینه شد و این اختلاف نظر در دولت‌های بعدی هم ادامه پیدا کرد. ◀️اما آن‌چه این روزها مشاهده می‌شود فراتر از اعتراض به دولت است؛ اعتراض‌ها از قوه قضائیه و مجلس عبور کرده و وارد دایره‌ای مبهم و بدون مخاطب شده است. از طلاب مبتدی تا علمای بزرگ اعتراض به بانک‌ها و اوضاع اقتصادی را پیش گرفته‌اند. این اعتراض‌ها دیگر غر زدن تنها نیست و منجر به شکل‌گیری تجمع و امضای طومار و راهپیمایی شده است. گویا گروهی از روحانیان می‌خواهند همراه مردم باشند. و چون مشکل مردم فقط با دولت فعلی نیست این گروه از حوزویان نیز به جای شخص یا گروه یا دستگاهی خاص، برخی مفاهیم را معیار قرار داده‌اند؛ بی‌کفایتی، اشرافی‌‌گری، فامیل‌بازی، فساد و چند عنوان دیگر که قابلیت تطبیق بر هر دولت و دستگاه و جناحی را دارد. این ابهام باعث می‌شود که همه عملکرد گذشته نظام جمهوری اسلامی در معرض اعتراض قرار گیرد. ◀️از نقد تا اعتراض فاصله فراوانی هست. اعتراض یعنی بیان مشکل. گرانی هست! بیکاری هست! اعتیاد گسترش یافته! طلاق زیاد شده! مردم دیگر تحمل ندارند! گفتن این جملات از هر کسی برمی‌آید. هر روز هم این‌ها را می‌شنویم. ولی نقد عبارت است از بیان مشکل، بیان ریشه‌های مشکل، مشخص‌کردن سهم هر عامل (این‌جا دستگاه‌های تقنینی و اجرایی نظام) در ایجاد مشکل، تبیین اجتناب‌پذیر بودن مشکل و احتمالاً ارائه راه حل جایگزین. در واقع نقد آن است که بگوییم وضعیت فعلی دقیقاً نتیجه کدام سیاست است. اگر دلار گران شده و اگر تورم هست، نتیجه کدام برنامه دولت است؟ اگر خانواده سست شده است نتیجه کدام سیاست فرهنگی سال‌های گذشته است؟ گام دوم در نقد آن است که روشن شود آیا دستگاه‌های تقنینی و اجرایی نظام راه دیگری هم داشته‌اند یا این‌که تنها راه منحصر همان بوده که اجرا شده است؟ منتقد باید تبیین کند که کدام سیاست و برنامه اگر اجرا می‌شد امروز نتیجه بهتری می‌گرفتیم و اوضاع متفاوت بود؟ آیا دستگاه‌های تقنینی و اجرایی نظام امکان اجرای سیاست دوم را داشتند یا تنها راهشان همانی بود که رفته‌اند؟ مشکلاتی که در اوضاع فعلی با آن روبه‌رو هستیم، نتیجه یک روز و دو روز نیست و برآیند اشتباهات متعدد در حوزه‌های فرهنگ، اقتصاد، سیاست، رسانه و غیره است. ◀️حال باید از روحانیان معترض پرسید که چرا به جای نقد اعتراض می‌کنید؟ مگر روحانیت قشر تحصیل‌کرده و حامی نظام جمهوری اسلامی نیست؟ آيا باید فرهیختگان نیز همانند سایر مردم فقط مشکلات را فریاد بزنند؟ آیا مشکلات در چند ماه اخیر ایجاد شده‌اند؟ کسی که امروزه نقدی به برنامه‌ها و سیاست‌های گذشته دولت یا نظام دارد (نقد به معنای درست آن)، باز هم می‌توان از او پرسید که آیا این نقد در هنگام تصویب و اجرای آن سیاست هم بیان شده بود؟ معترضان امروزی در طول سال‌های گذشته مشخصاً کدام نقد را به کدام برنامه و سیاست منتشر کرده‌اند؟ و مشخصاً در همان زمان کدام راه حل جایگزین را ارائه داده‌اند؟ قوانین بانکداری سال‌هاست که اجرا می‌شود و مستظهر به تصویب چندین فقیه است. آیا در سال‌هایی که این قوانین تصویب و اجرا می‌شد، اندیشمندان حوزه علمیه کتاب و مقاله‌ای در نقد نظام بانکداری منتشر کرده‌اند؟ آیا سیاست اقتصادی و بانکی مشخصی را به‌عنوان جایگزین پیشنهاد داده‌اند؟ کدام یک از برنامه‌های فرهنگی کشور زمینه‌ساز وضعیت فعلی فرهنگ کشور است و روحانیان در زمان تصویب و اجرای این قوانین و سیاست‌ها چه نقدی داشته‌اند؟ ◀️اگر بعد از مرور حوادث ۴۰ ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این نتیجه برسیم که در موارد فراوانی سیاست‌های اجرایی نه تنها نقد نشده‌اند، بلکه گاه با حمایت‌های جدی حوزویان تصویب و اجرا شده‌اند، باید با یادآوری این جمله رهبر معظم انقلاب بگوییم: مخاطب این بایدها خود آقای «روحانی» است! نویسنده این یادداشت چنین احساس می‌کند که برخی از این اعتراض‌ها تلاشی است برای جدا کردن سهم خود از وضعیت نه‌چندان قابل دفاع فعلی. لطفاً وقتی بر سر شاخه نشسته‌اید بُن نبرید. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0