💠اربعین، از نمایی نزدیک
🖋مهراب صادقنیا
✅ امسال این امکان را داشتم که قدمزنان از نجف تا کربلا بروم. مثل همهی راهپیمایان، از نذري شیعیانِ مهربانِ عراقی استفاده کردم، در موکبهایشان و در میان جمعیّت سوگوار خوابیدم، با آنها همکلام شدم، با غیر ایرانیها سخن گفته و احوالشان را پرسیدم، و مثل دیگر زیارتکنندگان، تنِ خسته خود را به کرامت بینالحرمین سپردم.
در همهی این لحظهها چیزهایی دیدم که نمایشهای تلویزیونی امکان و یا تمایل نشان دادنشان را نداشت. معتقدم عاطفهگراییِ ناشیانه و سیاستاندیشیِ آزاردهندهی تلویزیون و برخی روزنامهها اجازه نمیدهد ماهیّت این رخداد آنگونه که هست خود را نمایش دهد.
🔶 در این یادداشت کوتاه، که ممکن است ادامه داشته باشد، به چند نکته اشاره میکنم:
🔸پیادهروی اربعین میدانی است برای دادوستدهای فرهنگی شیعیان. آنها در این میدان تجربههای فرهنگی خود را به اشتراک میگذارند، از احوال هم خبر دار میشوند، تجربههای مختلف مذهبی خود را به نمایش میگذارند و از خرده تفاوتهای فرهنگِ دینی خود آگاه میشوند. آنجا چای ایرانی کنار چای عراقی، نوحهی هندی کنار نوحهی آذری، سینهزنی پاکستانی کنار سینهزنی عربی، و ... قرار گرفته بود و از هم رنگ میگرفت.
🔸اربعین هویّتهای مختلف شیعی را در یک قاب بزرگتر و یک هویّت فراگیرتر نشان میداد. مشارکتکنندگان در راهپیمایی اربعین در کنار این مشارکت مذهبی، میآموختند که صورتهای دیگری هم از شیعه بودن وجود دارد. صورتهایی که یکی از وجوه مشترکشان مهر امام حسین علیهالسلام بود: "حُبُّالحسین یجمعنا".
🔸مشاهدهپذیری یکی از شیوههای مبارزهی اقلیتهای مذهبی و فرهنگی و قومی برای کسب حقوق بیشتر و به رسمیت شناخته شدن است. پیادهروی اربعین فرصت مناسبی برای دیده شدن شیعیان است. در این آئین آنها هم برای خود و هم برای دیگران مشاهدهپذیر میشوند. یکی از چیزهایی که برای راهپیمایان جالب بود، تعدادشان بود که به آنان این احساس را میداد که چقدر زیادند.
🔸با شماری از غیرایرانیها همکلام شدم، آنان با پرچمها و نشانههایی از کشورهای خود آمده بودند، برخی از آنها شناخت چندانی از ایران نداشتند، بیشترشان از احساس معنوی عمیقی که مشارکت در این آئین در آنها پدید آورده بود، خود سخن میگفتند.
🔸آنجا مهربانی و دستگیری و گذشت، بیدریغ قسمت میشد. موکب داران داشته و نداشتهی خود را در سفرهی اخلاص میریختند و به زیارتکنندگان میدادند. آنها را میهمانان خود میدانستند و از هر کمک و خدمتی به آنها دریغ نمیکردند.
🔸اربعین را گفتگوی ملّتها دیدم. ملّتهایی که گویی سیاست و سیاستمداران خود را در کشورشان جا گذاشته و آمده بودند تا در یک آئین مذهبی مشارک کنند. یمنیها، لبنانیها، روسیها، آذربایجانیها، هندیها، پاکستانیها، اروپائیها و ... هر کدام پرچم کشور خود را داشتند ولی فراتر از سیاستهای حاکم بر کشور خود، با دیگر همکیشهای خود در انجام این آئین مذهبی مشارکت میکردند. از دولتها خبری نبود، حتی از دولت عراق، گویی دورا دور زمینهی اجرای این مراسم را فراهم آورده بود. کسی شعار سیاسی نمیداد، یادداشتی سیاسی حمل نمیکرد و در مجموع، در آئین اربعین، سیاست کمجان بود. تنها برخی از سازمانهای ایرانی نوشتههایی (تا اندازهای سیاسی) را بین زائران تقسیم میکردند.
🔸در این مراسم شعارها و نمادهای اختلافبرانگیز ندیدم. زیارتکنندگان شعارهای اختلافی و یا تفرقهافکنانه نمیدادند. نزدیکیهای عمود ۱۴۰۰ یک عمامهبهسر جوان ایرانی چند شعار بر علیه برخی جریانهای مذهبی اهل سنّت و آمریکا و انگلیس داد، که کسی با او همراهی نکرد.
🔸پیش از رفتن فکر میکردم که مراسم اربعین باید خیلی ایرانیزه شده باشد، ولی مشاهدات من نشان داد چنین نیست. نمیدانم نرخ مشارکتکنندگان ایرانی در این مراسم چه میزان است، ولی ادبیات کلّی این آئین عربی و البته عراقی بود. این مسأله میتواند به پیشینهی بلند این مراسم در عراق برگردد.
🔸اسراف، تولید زباله، تهدیدهای بهداشتی، برخی رقابتهای درونمذهبی که ممکن است به پررنگ شدن شکاف دینی بیانجامد، و ... نباید از چشم دور بماند. ۹۷/۸/۸
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#اربعین
#شیعه_شناسی
#آسیب_شناسی
#فرهنگ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت علیه روحانیت!
🔸اختلافات مکتوم و جدالهای معلوم
🖋علی زمانیان
⬅️روحانیت ایران در حال حاضر امواج تند و بعضا نگران کنندهای را از سر میگذراند. تجربههایی که به ویژه در چند دههی اخیر با آن دست و پنجه نرم میکنند، هر یک آثار و نتایجی در پی داشته و دارد. علاوه بر این که علل و عواملی دست به دست هم داده است تا روحانیان در فراز و نشیب تاریخی و سرنوشتساز کنونی به انواع مسئلهها دچار شوند، نتایج و پیامدهای تضعیف کننده نیز حیات اجتماعی و سیاسی روحانیت را با چالش روبرو کرد.
⬅️پرداختن به سلسلهی علل و عوامل، نیاز به نوشتاری طولانی دارد، اما در این جا صرفا به یک نکته اشارتی میشود.
⬅️در طول تاریخ، روحانیت همواره سعی کرده است منزلت و احترام گروه، صنف و یا طبقه ی خودشان را در ساحت عمومی جامعه حفظ نماید. مراعات یکدیگر را بکنند و دست کم در علن و آشکارا مقابل یکدیگر صف آرایی نکنند. از این رو با همهی اختلافات و احیانا تقابلهایی که با یکدیگر داشتند، آن اختلافات را مسکوت گذاشته و از بیان آن نزد جامعه خودداری میکرده است. اما آن رابطهی به ظاهر مسالمتآمیز میان روحانیت، در سپیدهدم پیروزی انقلاب، جای خودش را به تیرگی رابطه و تقابل آشکار داد. این تقابل و رویارویی از بالاترین سطح روحانیت، یعنی مراجع تقلید آغاز گردید. فارغ از ماهیت و محتوای نزاعها و یا داوری در باب آنها، اما این نکته را نمیتوان از نظر دور داشت که بتدریج آن جدالها و تسویه حسابها به خیابانها کشیده شد و هر یک از آنها آثاری را بر جای گذاشت.
⬅️ستیز روحانیت علیه روحانیت، با افشاگریها و متهم کردنها آغاز گردید. برخی از مراجع تقلید در این نزاعها مورد انواع بی مهریها و توهینها از سوی تریبونهای رسمی و شعاردهندگان تندرو در تظاهراتهای طراحی شدهی خیابانی قرار گرفتند. به خانههاشان هجوم آورده شد و زندگیشان تخریب گردید. اوج چنین تقابلی را میتوان در حصار چندساله و توهینهای علنی علیه آیت الله منتظری ملاحظه کرد. آن تقابل هر چه که بود و فارغ از این که حق با چه کسی بود، اما روحانیت حاکم که بر سریر قدرت تکیه داشت، توجه نکرد که حتی اگر در این تقابل حق با آنها باشد، اما این بدان معنا نیست که نتایج و پیامدهای عملشان را خودشان تعیین و مدیریت میکنند. مهم این بود که آن حد و مرزِ احترام سنتی به روحانیت و به ویژه مراجع تقلید شکسته شد. آن چه که اهمیت داشت این بود که مرزهای حرمت روحانیت توسط خود روحانیت در هم فرو ریخت، مرزهایی که در طول تاریخ، کم و بیش مستحکم باقی مانده بود و حتی نظام پیشین هم آن را به رسمیت میشناخت.
⬅️نزاع و ستیز روحانیت علیه روحانیت، در حوزه و حریم روحانیت باقی نماند. مردم را نیز به میدان فراخواندند و از پشتوانههای آنان استفاده کردند. آنان نمیدانستند ممکن است مردم به فرمانشان بیایند اما دیگر به فرمان آنها نخواهند رفت. این همان پاشنه آشیل نظامی شد که میخواست سقف سیاست را بر ستون حوزه بنا کند. نتیجه این شد که حریم سنتی مراجع تقلید و مجموعهی روحانیت به دست خود روحانیت از میان رفت. آن دیواری که قرار بود بر سر برخی فرو بریزد اما بر کل روحانیت آوار شد و حرمت تاریخی و سنتیشان را در جدالها تخریب کرد. روحانیتی که نقد اجتماعی نسبت به خود را برنمی تافت، به یک باره در برابر تهاجمی بزرگ قرار گرفت که از میان خودشان آغاز شده بود.
⬅️زمان و تاریخ، برنمی گردد. آن مرزهای شکسته، ترمیم نمیشود. دیوارهایی که بر حریم مراجع تقلید کشیده شده بود، برداشته شده است. اقتدار سنتی روحانیت با بحران روبرو شده و پایه های منزلت اجتماعیاش سست و بی اعتماد گشته است. البته اقتدار به علتهای دیگری هم فرو ریخت، اما کشمکش روحانیت علی روحانیت، علت قابل تاملی است که باید در نظر داشت. روحانیت به جای این که گریبان دیگران و به ویژه روشنفکران را در فروکاهش منزلت اجتماعی و فروریختن مرزهای پیشین بگیرد باید که علت را در خود بجوید و خویش را به داوری تاریخ ببرد.
♦️جدال و کشمکش روحانیت علیه روحانیت هنوز ادامه دارد و بقایای اقتدار و احترام سنتی را چون سیل با خود می برد. این نزاع و ستیزها سرمایه تاریخیشان را فرسوده می کند، البته اگر چیزی باقی مانده باشد. 1397/08/12
-به نقل از خرد نقد
#یادداشت
#نقد
#روحانیت
#مرجعیت
#حوزه_انقلابی
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠من یک ضد آمریکایی هستم
🖋میثم مهدیار
♦️اگر شما یک فعال و دلسوز واقعی محیط زیست باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون آمریکا بزرگترین آلوده کننده محیط زیست در جهان است
♦️اگر شما یک فعال صلح جهانی باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون آمریکا بیشترین نقش را در هدایت مستقیم و غیر مستقیم جنگ ها در جهان در دهه های اخیر داشته است و میلیون ها انسان را به کام مرگ فرستاده است.
♦️اگر شما دموکرات واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون آمریکا تعداد زیادی از دولت ها و حکومت های مردمی از شیلی تا ایران را با کودتا ساقط کرده و در عوض مانع از سقوط بسیاری از حکومت های دیکتاتوری از جمله سعودی ها بوده است.
♦️اگر شما یک فعال ضد سرمایه داری یا یک چپ واقعی هستید حتما یک ضد آمریکایی هم هستید چون آمریکا تجلی سرمایه داری وحشی مدرن و پست مدرن است که بیشترین درآمدش از تولید و فروش سلاح های کشتار جمعی است.
♦️اگر شما یک مسلمان واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هم هستید چون در یک دهه گذشته آمریکا به دو کشور مسلمان حمله کرده و ضمن تجهیز و آموزش تروریست ها، با ایجاد جنگ نا امنی در استراتژیک ترین منطقه انرژیک جهان تامین انرژی برای جهان سرمایه داری را تضمین کرده است.
♦️اگر شما یک خانواده دوست واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هم هستید چون هالیوود یکی از اصلی ترین ابزارهای فرهنگی سرمایه داری برای اضمحلال خانواده ها بوده است.
♦️اگر شما یک فعال حقوق بشر باشید حتما یک ضد آمریکایی هستید چون هرساله تعداد زیادی (امسال تا کنون نزدیک به هفتصد نفر) آمریکایی به دست پلیس آمریکا کشته می شوند و این رژیم بسیاری از کسانی که تهدیدی برای جهان خواری او هستند در سراسر دنیا با ترور و صحنه سازی از بین می برد. همچنین انسانهای بسیاری در آفریقا و آسیا به عنوان موش آزمایشگاهی طعمه آزمایشهای دارویی و میکروبی و شیمیایی این رژیم شده اند.
♦️اگر شما یک فعال حقوق کودکان باشید حتما ضد آمریکایی هم هستید چون بزرگترین حامی دولت کودک کش صهیونیستی امریکاست و هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی ماهانه دهها کودک پاکستانی و افغانستانی را به کام مرگ میفرستند.
♦️اگر شما یک ایرانی واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون بیشترین هجمه های اقتصادی (طرح اصلاحات ارضی،تحریم، بلوکه کردن پولها و.. ) محیط زیستی ( طرح اصل چهارم ترومن) سیاسی ( کودتا، حمایت از جنایت های شاه، تحریک و حمایت صدام به حمله به ایران، حمایت از گروهک های تروریستی همچون منافقین و..) و تبلیغاتی و فرهنگی (از هالیوود تا فاکس نیوز) به ایران از جانب آمریکا بوده است.
♦️اگر شما مدافع حقوق زنان و مخالف استفاده از زنان به عنوان کالاهای جنسی هستید شما حتما یک ضد آمریکایی هستید چون آمریکا و هالیوودش مظهر و مبلغ استثمار جنسی زنان است.
♦️اگر شما مدافع واقعی علم در خدمت بشریت باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون سلاح های پیشرفته و گوناگون آمریکا نماد و پیشرو استفاده ابزاری از علم در جهت نابودی بشر و محیط زیست است.
🔴و دهها دلیل دیگر وجود دارد که اجازه نمی دهد یک ایرانی ضدآمریکایی نباشد.
#یادداشت
#آمریکا
#ضد_آمریکا
#استعمار
#جنگ
#توطئه
#هالیوود
#حقوق_بشر
#مرگ_بر_آمریکا
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نامهای برای پاپ، نامهای برای چه؟
🖋مهراب صادقنیا
⬅️روز گذشته آیتالله دکتر محقق داماد به زبان فارسی نامهای به پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان نوشته و از ایشان خواستهاند که در مسئلهی تحریمهای ظالمانهی آمریکا علیه ایران مداخله کرده و "ارشادات لازم را مبذول" دارند.
⬅️پاپ فرانسیس احتمالاً این نامه را که با ادبیاتی حقوقی-الاهیاتی و تا اندازهای مستند به کتاب مقدس مسیحی نوشته شده است، بخواند و خوشحال شود که " یکی از معلّمین دینی" از ایران در این شرایط سخت ارشادات او را مفید دانسته و از او کمک طلبیده است. اما احتمالا پیشِ خودش فکر خواهد کرد که به یک حکومت سکولار در یک کشور بیشتر پروتستان، چه ارشادی میتواند داشته باشد.
⬅️سالهاست که شماری از ارباب ادیان به بهانهی محیط زیست، گازهای گلخانهای، جنگ و ترور، مهاجرت و پناهندگی و دهها معضل بینالمللی گرد هم جمع میشوند، به هم نامه مینویسند و توان خود را برای حل این مشکلات روی هم میگذارند ولی آب از آب تکان نمیخورد. این یعنی آن که مذهب نقش سنتی خود را دستِکم در سطح قدرتها و حاکمان از دست داده است.
⬅️حکومتهای امروز ترجیح میدهند که به مجامع و قوانین بینالملل پایبند باشند تا به آموزههای کتاب مقدس و نصحیتها و ارشادات پاپها.
⬅️من هم میدانم احتمالاً استاد ما از سرِ دلسوزی و تعهّد به ملّت خود خواسته است با کمک ارشادات پاپ فرانسیس وجدان عمومی جامعهی آمریکا را بیدار کند، بلکه رئیس جمهور خیرهسرشان را وادار کنند که قدری از ماجراجویی خود دست بکشد؛ ولی واقعیّت آن است که حاکمانِ جهان، دین را به تودهها داده و قدرت را از آنِ خود کردهاند و در این میان معلمهای دینی حرفشان در کشور خودشان هم شنیده نمیشود، چه رسد به جامعهای که خود را سکولار معرفی میکند.
⬅️در دنیای امروز، دین و فهم دینی ممکن است برای تودهها مهم باشد، آنقدر که برایش جنگ کنند و یا صلح؛ اما برای حاکمان نه. در روزگار ما همین که پاپ فرانسیس و همهی پاپها و معلمان و مبلغان ادیان بکوشند پیروانشان را از جنگهای مذهبی بر حذر دارند و کمک کنند تکفیر و تبشیر آتش کینه و دشمنی نیافروزد، کاری بس ستُرگ کردهاند.
۹۷/۸/۱۳
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#مهراب_صادق_نیا
#محقق_داماد
#پاپ
#تحریم
#آمریکا
#سکولاریسم
#دین
#دولت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سابقۀ پیشین و روز پسین
🖋رضا بابایی
⬅️روحانیت و حوزههای علمیه در ایران، از روز نخست تا امروز، دو مسئولیت را برای خود تعریف کردهاند: اجتهاد و تبلیغ. اگرچه مقصد و مقصود نخست طلاب، اجتهاد است، در عمل گروهی اندک از آنان به این جایگاه میرسد؛ بهویژه از آن رو که مجتهد اگر به مقام مرجعیت نرسد و مردم از او تقلید نکنند، اجتهاد او فایدهای چندان برای دیگران نخواهد داشت. از سوی دیگر شمار کسانی که میتوانند بر مسند مرجعیت بنشینند و رساله بدهند و مقلدانی را گرد خویش جمع کنند، در هر دورهای کمتر از انگشتان دو دست یا قدری بیشتر است.
⬅️بنابراین بیشتر طلاب، ناگزیر روی به سوی تبلیغ میآورند و برخی نیز شغلهای متناسب با شخصیت حوزویشان یا حتی نامتناسب با آن برمیگزینند. از این رو حوزه در ادوار گذشته اندکاندک ماهیت تبلیغی یافت و بیشتر مرکزی برای تربیت مبلغ شد تا پرورش مجتهد.
⬅️دروس و برنامههای حوزوی نیز همین رویکرد را یافت؛ بهگونهای که اکنون وابستگی حوزههای علمیه در ایران به منبر و خطابه و فرصتهای تبلیغی(محرم، صفر، فاطمیهها، رمضان، مجالس ترحیم و...) در حد پیوستگی ماهوی است و بدون این فرصتها فلسفۀ وجودی حوزه نقصانی عظیم میپذیرد.
⬅️افزون بر این، نتیجهای که حوزه از رهگذر تبلیغ در روستاها و شهرهای دور و نزدیک گرفته است، بسیار بیش از فایدهای است که از تعدد مرجعیتها و مجتهدان برده است.
⬅️پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حضور حوزویان در مناصب سیاسی و اجتماعی، حوزه برای پیشبرد اهداف فرهنگی و سیاسی خود، همچنان روی به سوی تبلیغ آورد و اندیشید که میتواند از طریق گفتار و نوشتار و گاهی اجبار، گرههای سیاسی و فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی جامعه را بگشاید؛ غافل از آنکه معضلات اجتماعی را در جامعۀ پیچیدۀ شهری نمیتوان با سخنرانی و گفتارهای تبلیغی و نصیحت و گاهی روشهای قهری حلوفصل کرد. مثلا وقتی با پدیدۀ ازدواجگریزی جوانان روبهرو شد، نخست در فضیلت ازدواج سخنها گفت و کتابها نوشت و پیدرپی جلو دوربین صداوسیما رفت. در گام دوم خانوادهها را به آسانگیری در ازدواج جوانان توصیه کرد. همزمان به افزایش وام ازدواج و راهکارهای اینچنینی روی آورد. اما همسرگزینی و تشکیل خانواده، بیش از توصیه و تبلیغ و سخنرانی و وام، به امنیت شغلی و امکانات حداقلی و امیدواری به آینده نیاز دارد، و اشتغالزایی سراسری نیازمند همگرایی در سطح ملی و بلکه جهانی است و نهادهای ایدئولوژیک مانند حوزه، بیشتر در حفظ مرزها و برجستهسازی تفاوتها میکوشند تا همگرایی با همۀ طبقات و گرایشهای اجتماعی و همزیستی اختیاری با جهانیان.
⬅️همچنین هیچ یک از فضیلتهای اخلاقی در جامعه نهادینه نمیشود مگر آنکه زمینههای اجتماعی آن فراهم شود. زمینههای اجتماعی نیز کمترین نیاز را به سخنرانی و تبلیغات و گفتار و نوشتار و اجبار و نصیحت دارد. گفتاردرمانی، اگرچه در برخی محیطها و برای برخی مخاطبان پاسخگو است، به هیچ روی نمیتواند ساختار جامعۀ شهری را دیگرگون کند، یا همۀ نظریههای علمی را یکسره به زانو درآورد؛ نظریههایی همچون «روانشناسی قدرت» که میگوید: «در جهان انسانی هیچ چیز به اندازۀ قدرت، انسانها را به یکدیگر شبیه نمیکند. بنابراین بدون مدیریت قدرت، مدیریت توسعهمحور جامعه ممکن نیست.»
⬅️نهاد و گروهی که مسئولیت کشورداری را بر عهده میگیرد، میبایست مقتضیات کشورداری و تجربههای کلان بشری را بپذیرد و با برخی خصلتهای تاریخی خویش وداع کند؛ اگرچه آن خصلتها و روشها در دورههایی از تاریخ کارساز بوده و حتی معجزه کرده است. اما متأسفانه گاهی چنان است که حافظ گفته است:
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کین سابقۀ پیشین تا روز پسین باشد.
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#رضا_بابایی
#مرجعیت
#روحانیت
#تبلیغ
#آسیب_شناسی
#جامعه_ایرانی
#فرهنگ_سازی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رمزگشایی از یک علت بر زمین ماندن مهمترین توصیههای رهبر انقلاب
🖋محمد مطهری
⬅️اگر بنا بود در میان صدها توصیه رهبر انقلاب در دوره سی ساله رهبری، فقط و فقط یک جمله به عنوان کارسازترین، راهگشاترین و کلیدیترین توصیه انتخاب شود، من بیتردید جملهای را انتخاب میکردم که ایشان ماه گذشته در ابتدای درس خارج خود بیان کردند و با یک هفته تأخیر منتشر شد: «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند».
⬅️جالب است که امیرالمؤمنین علی(ع) در کلام خود - که این توصیه رهبری بیانی از آن است - اطلاع مردم از همه امور به جز اسرار جنگی را یکی از «حقوق مردم بر خود» به عنوان حاکم میشمارند (َالا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب).
⬅️اگر این توصیه اسلامی ولو به طور ناقص در کشور ما رعایت شده بود، امروز نه تعفن اختلاسها جمله «تا توانستند خوردند و بردند» را تبدیل به اعتراضی شایع کرده بود، نه فقر و اعتیاد و فحشا و سرقت و مستی هرگز در حد و اندازه امروز بود، نه این مقدار بدبینی نسبت به روحانیت وجود داشت، نه دینداری مردم این میزان لطمه دیده بود، نه روسریها در مقابل نگاه بیتفاوت اکثر مردم بر سر چوب میرفت، نه این تعداد «خوار» (زمینخوار، جنگلخوار، کوهخوار، دریاخوار و ...) آنهم از نوع پرنفوذ و خاردارش در دوره نظام اسلامی تولید شده بود، نه دلسوزانی به خاطر افشاگریِ به حق و درست به زندان و سلول انفرادی هدایت میشدند، نه برخی ژنهای خوب و نازنین چنین جرات نشستن بر سر سفرههای آماده را داشتند و نه شهر، جولانگاه زورگیران بود. (اخیرا دیگر استفاده از موتور و همراه را هم لازم نمیبینند و به تنهایی با پای پیاده و با تهدید قمه، موبایلها را از چنگ مردم بیپناه بیرون میآورند و خرامان از هوای پاییزی لذت میبرند). به قول ناصر خسرو: خصم خرامان درين ضياع، فراوان!
⬅️این توصیه رهبر انقلاب عملا در سطوح مختلف مدیریتی و نیز صدا و سیما دنبال نشد و نخواهد شد، زیرا اولا برخی از مقامات (چه انقلابی و چه نیمهانقلابی یا غیر انقلابی و در ردههای مختلف) اگر به این جایگاه رسیدهاند از برکات عمل نشدن به همین توصیه است و طبعا با عملی شدن آن، موقعیت خود را در خطر جدی خواهند دید.
ثانیا: مانور دادن روی این جمله نه نان دارد و نه سود جناحی. پس نمیتوان آن را چماق کرد و بر سر جناح مقابل کوبید و بهتر است هر دو اردوگاه، کوتاه بیایند تا رازی از پس پردهها برون نیفتد.
ثالثا: این توصیه اگر عملی شود بسیاری از امور را باید برای مردم توضیح داد، که اگر خود مدیر هم به آن مایل باشد اطرافیان مانعتراشی میکنند.
⬅️بسیاری از اخباری که نباید محرمانه تلقی میشدند در کشور ما محرمانه بوده و هستند. دلایلی هم که اقامه میشود به ظاهر موجه است: سوء استفاده نکردن و شاد نشدن دشمن و بدبین نشدن مردم. (نتیجه این تدبیر را امروز میبینیم: نه دشمن شاد است و نه مردم بدبین!)
⬅️در واقع در بسیاری موارد، مشکل اصلی شادی دشمن نیست بلکه آرامش دوستان است و در معرض فشار افکار عمومی قرار نگرفتن و منافع شخصی و باندی.
⬅️چند روز پیش پیرمردی رنجدیده خطاب به یک وزیر چه پر معنا گفت: "خودتان میدانید و مملکتتان"! بنده هم دردمندانه میگویم که مسئولان عزیز! لاپوشانیها و پاسخ ندادن به پرسشهای اذهان پر از ابهام مردم در عصر فضای مجازی، جامعه را خیلی زود به سوی انفجار میبرد و قطعا خطر این مسأله برای نظام از خطر نفوذ و تحریم و تهدید دشمنان بسی بیشتر است. راه حل هم فیلترینگ فضای مجازی نیست، فیلترینگ ظلمها، زیادهخواهیها، پارتیبازیها و لاپوشانیهاست در کنار صداقت داشتن با مردم.
⬅️عمیقا معتقدم برخی برنامهها و سیاستهای اطلاعرسانی صدا و سیما در دورههای مختلف مدیریتی، گر چه با نیت خدمت به نظام صورت گرفته و میگیرد، تأثیرش چیزی جز تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی وحتی اقدام علیه امنیت ملی نبوده است.
⬅️اینکه غالبا آن کلیپی از برنامههای تلویزیون، بیننده چند میلیونی در فضای مجازی پیدا میکند که در «برنامه زنده» پخش شده و در واقع از دست در رفته است باید مسئولان صدا و سیما را به تأملی عمیق وادارد.
⬅️قرار بر این است که مردم در نظام مردمسالاری دینی «سالار» باشند. ظاهرا رسم نیست که سالار را چنین بیخبر بگذارند؛ سالاری که اگر او را چنانکه باید در جریان اخبار میگذاشتند از ترس او بسیاری از اقدامات غیرقانونی در کشور انجام نمیشد و امروز هر دروغ و اتهامی درباره نظام چنین مقبولیت گستردهای در میان مردم پیدا نمیکرد.
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#فرهنگ
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مطهری علیه کهنه گرایی به اسم سنت گرایی
🖋استاد رسول جعفریان
♦️بخشی از مشکل ما در این شهر دانش پرور، این است که وقتی دوستان همدیگر را می بینند، فکر می کنند تمام عالم مثل آنها می اندیشند، در حالی که اندکی گردش در مراکز دیگر، می تواند زمینه های اندیشگی را عوض کند.
♦️برای مثال همین که آقای مطهری، پایش را به تهران گذاشت (سال 31)، و مسائل دنیای جدید را اندکی فراخ تر دید، در بسیاری از دیدگاههایش تأثیر گذاشت. ایشان، آن وقت، مسائلی را دریافت که بندرت در اینجا، قابل توجه بود. حضرتشان در یک سخنرانی با عنوان «قوانین اسلام در مقایسه با توسعه و تحول دنیای جدید» [حوالی سال 50] نکات جالبی را در باره ستایش عده ای از کهنه گرایی به اسم سنت گرایی مطرح کردند. عین عبارت ایشان از همان کتاب «پانزده گفتار» که حالا در مجموعه آثار 21 ایشان منتشر شده این است:
🔸«ما در اینجا که خود را پاسدار معارف اسلامی می دانیم باید یکی از وظایف خودمان را این بدانیم که از روی مبانی دقیق علمی فلسفی اجتماعی و مطالعات زیاد تاریخی این راه را میان این دو دسته مفرط و مفرُط در جامعه مشخص کنیم. [همچنان که با آن طبقه مبارزه می کنیم که انحرافات زمان را به نام پیشرفت زمان می پذیرند] با آن طبقه مبارزه کنیم که با هر جدیدی و با هر امر نوی مخالفت می کنند. یک عده افراد بودند که گویا که همه پیمانهایشان با کهنه بسته شده بود. مثلا برای نوشتن باید یک قلمدان مرکب باشد و لیقه به آن شکل باشد که چقدر وقت بگیرد برای اینکه این مرکب درست بشود و قلم دم به دم در دوات برود، چقدر وقت از این جهت می گیرد. باز قلم یک جایش مثلا پرمَد بنویسد یک جایش کم مد به جای یک خودنویس به این سادگی که انسان یک دفعه که به این سرعت پر می کند بعد ساعات متوالی می نویسد. فکرش هم دیگر صرف اینکه دائما متوجه دوات وقلم باشد نمی شود می گفتند چون از قدیم پدران ما همیشه با دوات وقلم کار می کردند ما با خود نویس کار نمی کنیم به قول ان شخص گفته بود: «یترکون حمارالله و یرکبون شِمِندوفِر» حمار الله را رها می کنند و سوار شمن دوفر [قطار] می شوند! در مشهد- ما که یادمان نمی آید ولی شنیدیم – اولین باری که در آستانه برق کشیدند یک کسی هیاهو راه انداخت مردم ریختند و تمام چراغ برقها را خاموش کردند. به چه دلیل؟ مگر در متنی از متون اسلام در آیه ای از آیات قران مثلا وارد شده است که یا ایها الذین امنو علیکم به اینکه مبادا که این چراغ نفتی را از دست بدهید! یا ایها الذین امنو به اینکه مبادا اینکه همیشه الاغ سوار بشوید و غیر از الاغ چیز دیگری سوار نشوید. اینها مخلوط کردن دین با سنتهایی است که در میان مردم پیدا می شود و بعد شکل تقدس پیدا می کند.
باز یادم هست در دهات تازه دبستان پیدا شده بود و یک آقایی اینجور استدلال می کرد ـ البته خلط مبحث بود ـ و در واقع مغالطه می کرد می گفت: ای اقا! این حرفها چیست، مگر مردم دیگر که مکتبخانه می رفتند ملا نمی شدند؟ مگر شیخ مرتضی انصاری از همین راه همین «الف دو زبر ان دو زیر ان دو پیش ان» ملا نشد؟ خوب بچه های ما هم همین جورند. او خیال کرده که شیخ مرتضی انصاری که شیخ مرتضی انصاری شد شرطش همین بود. البته این مانع بزرگی در راهش نبود. برای او هم اگر یک متد درسی بهتری تعیین شده بود از آنچه هم که شد خیلی بهتر می شد. این دیگر جزو اسلام نیست که مثلا ما نو آموز را که میخواهیم یاد بدهیم حتما باید به ان ترتیب الف ب و بعد الف سرگردان و از این حرفها باشد یا به شکل دیگری. اسلام که روی این جور مسائل تکیهای نکرده است.» (مجموعه آثار: 21/483)
-به نقل از کانال رسول جعفریان
#یادداشت
#رسول_جعفریان
#مرتضی_مطهری
#آسیب_شناسی
#سنت_گرایی
#تکنولوژی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا در آموزش های حوزوی، تغییر جدی نمی کنیم؟
🖋استاد رسول جعفریان
♦️هر نوع برنامه ریزی آموزشی در حوزه علمیه قم می تواند راهگشای تغییراتی باشد که هم به نفع حوزه است، هم به نفع مردم و هم به نفع ایران. در این یادداشت دکتر رسول جعفریان به طرح دیدگاه های خود پرامون وضعیت نظام آموزشی حوزه های علمیه پرداخته اند:
⬅️اینکه مدیر حوزه های علمیه اخیرا گفته است: دویست رشته و گرایش در یازده حوزه دانشی در حال برنامه ریزی است»، خوب است، اما یک نکته مهم وجود دارد و آن نوع نگاه، نگرش و محتوایی است که به این افراد (طلاب) آموزش داده می شود.
⬅️به عبارت دیگر، تنوع در برنامه ریزی آموزشی، فقط بخشی از مشکل است، و عمده مسأله به نوع نگاه این افراد به مسأله دین و جامعه مربوط می شود. عقلانیت حوزوی، به طور خاص، با هزاران پیش فرض همراه و در هم تنیده است. اگر طلبه نتواند درباره آنها بحث و تردید کند، راه به جایی نمی برد. در واقع، این مسأله شبیه این است که ما در اصلاح متون درسی، فقط به فصل بندی و سر و صورت کتابهای درسی بپردازیم و از خط عبدالرحیم عبور کرده، به چاپ علمیه و از آنجا به حروفچینی فلان ناشر روز در پاساژ قدس و مجتمع ناشران برسیم، یا متن را با چند پرسش همراه کنیم.
⬅️تغییر دادن درون فکر این افراد، آشنا کردن آنها با معارف جدید، ایجاد تنوع و پذیرفتن نوعی تکثر اندیشه ای، تقویت خلاقیت فکری و نوآوری، همه مهم است. جالب است که این افراد، در همین نظام آموزشی که سی سال است برای آن کار می شود، تربیت شده، اما وقتی وارد جامعه می شوند، مانند شمار فراوانی از فارغ التحصیلان جامعة الزهراء، زیر فشار باورهای عامیانه مردم، همان اندک روشنگری که دارند، از دست می دهند و اسیر این باورها می شوند، و هنوز چند روز نگذشته، خودشان به عنوان عامل افزایش این باورها تبدیل می شوند.
⬅️تصور بر این است که ساختار دستگاه های عمومی تبلیغی در کشور هم به علاوه روند سیاسی کشور، موید آنهاست. به هر روی، حواسمان باشد، همه بودجه و وقت را صرف برنامه ریزی آموزشی نکنیم، فکر ترویج نوعی شفافیت، علم خواهی عمیق که قرآن روی آن تأکید دارد، تقویت نگاه های متفاوت، ایجاد فضای مناسب برای اندیشه ای آزادتر و حتی تقویت مباحثات دینی و تقویت تحمل برای شنیدن و فکر کردن در باره آراء مختلف باشیم. بدون شک، بخش مهمی از کار، آشنایی با تحولات مربوط به دین و فکر دینی در آن سوی دنیاست.
⬅️ما با اهل کتاب، نقاط بسیار مشترکی داریم، و سرنوشتی که آنها پشت سر گذاشته اند، از جهات زیادی برای ما آموزنده است. مرور بر آنها، از سر علم خواهی، نه فقط موضع گرفتن و از اول به هدف پاسخ دادن، می تواند ما را در تقویت حوزه ای فکورتر آماده کند. شاید این نتیجه گیری مستقیم مطالب بالا نباشد، اما باید بگویم، نفس این که غالب پایان نامه های حوزوی، ارزش مرور ندارد، دقیقا در این است که اندیشه ای پشت سر آنها جز اثبات اثبات شده ها ندارد، و الا مشکل فقط در شکل و شمایل آنها و فصل بندی و رعایت موازین رساله نویسی نیست.
-به نقل از http://mobahesat.ir
#یادداشت
#رسول_جعفریان
#آسیب_شناسی
#حوزه_علمیه
#نظام_آموزش
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کنفرانس وحدت اسلامی، از رؤیا تا واقعیت
🖋محمدتقی سبحانی
♦️سی و دومین اجلاس بین المللی وحدت اسلامی دیروز ۵ آذرماه در غیاب نمایندگان رسمی مذاهب اسلامی و بدون حضور رهبران سیاسی جهان اسلام، به کار خود پایان داد.
♦️دبیر کل مجمع تقریب بین المذاهب پیش از تشکیل کنفرانس نوید داده بود که «تلاش برای ایجاد اختلاف و ستیز در جهان اسلام با تلاشهای گسترده مجمع تقریب مذاهب اسلامی و نهادهای تقریبگرا شکست خورده و ما در این کنفرانس آغاز این پیروزی را به جشن خواهیم نشست و اعلام خواهیم کرد که صفحه جدیدی در جهان اسلام در حال باز شدن است که در این صفحه نو شاهد غلبه جریان وحدتگرا در جهان اسلام هستیم.» و درباره فلسفه وجودی کنفرانس در وبگاه این مجمع میخوانیم: «هدف از برگزاری کنفرانس وحدت، ایجاد زمینههای اتحاد و هم بستگی جهان اسلام و هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری و نیز بررسی مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن است.»
♦️سخن در این است که کنفرانس وحدت با هزینههای فراوان مادی و معنوی، تاکنون تا چه اندازه به آرزوهای خود نزدیک شده و ادامه این مسیر تا چه حد میتواند کمکی به آرمانهای مورد نظر بکند. یک ناظر بیرونی با نگاهی واقعبینانه به صحنه درگیریهای موجود در جهان اسلام، پرسشهائی را فراروی خویش میبیند که لازم است مسئولان امر، به دور از شعارها و بیرون از فضای رسانهای به این سوالات پاسخ دهند:
🔸1. در کنفرانس امسال طرفهای درگیر در جدالهای جهان اسلام که قرار بود به «جشن پیروزی»بنشینند، چه کسانی بودند؟ و کدامین «صفحه جدید در جهان اسلام» در این اجلاس گشوده شد؟ و دقیقا کدامیک از اعضای حاضر قرار است این صفحه جدید را رقم بزنند؟!
🔸2. در کنفرانس کنونی برای «ایجاد زمینههای اتحاد و همبستگی جهان اسلام» چه اقدامی صورت گرفت؟ و اساسا کدامین اعضای حاضر در این کنفرانس از چنین ظرفیتی برخوردار بودند؟ و با کدامین ساز و کار سیاسی و فرهنگی قرار است این اتحاد و همبستگی در جهان شکل گیرد؟
🔸3. در کنفراس کنونی چگونه و بین چه کسانی «هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری» انجام شد و با توجه به کارنامه چند کنفرانس گذشته دقیقا چه چالشهای فکری و علمی در بین کدامین متفکران شیعی و سنی به بحث گذاشته شد و مستندات پیشرفت در این موضوعات در کجا گرد آمده است؟
🔸4. اما در خصوص «مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن» گذشته از تکرار جنایات اسرائیل و سعودی و خط و نشان کشیدن برای دشمنان، واقعا کدامیک از مشکلات جهان اسلام در این کنفرانس مطرح شد و چه راه حلهائی در برابر وضعیت بغرنج سیاسی، مذهبی و اقتصادی مسلمانان ارائه گردید و دقیقا چند نفر از شرکتکنندگان در کنفرانس چنین صلاحیتی داشتند و تا چه اندازه این کنفرانس را برای چنین هدفی جدی گرفتند؟
♦️بیپرده باید گفت که همه شاخصها نشان می دهد که کنفرانس وحدت اسلامی همچون سایر قطعات پروژه تقریب در این کشور، سالهاست که از کار افتاده و این پیکره نیازمند یک تعمیر بلکه تعویض اساسی است.
♦️در یادداشتهای بعدی در اندازه بضاعت خود خواهم نوشت که پروژه تقریب در جمهوری اسلامی از سه بیماری بنیادین رنج می برد و تا این رویکرد اساسی اصلاح نشود، نه تنها به پیشرفت این پروژه نمیتوان امید بست، بلکه با رفتن در بیراههها، به تدریج ظرفیتهای اندکِ بازمانده نیز ناامید و زمینگیر خواهد شد.
♦️این سه مشکل اساسی عبارت است از:
🔹1. خلط میان اهداف چندگانه در میدان تقریب (از همگرائی مذهبی گرفته تا همزیستی اجتماعی و تا همکاری بین المللی) و در نتیجه سردرگمی در میان راهبردهای ناهمگون.
🔹2. ناتوانی در بسیج امکانات و اهرم های موثر در جهان اسلام و ناکارآمدی در بهرهگیری از ظرفیتها و مزیتهای نسبی
🔹3. عدم بهرهمندی از یک شبکه انسانی و رسانهای هوشمند و کنشگر برای تعامل با نخبگان و گروههای موثر در بین شیعیان و اهل سنت و فقدان یک منطق و گفتمان تودرتو و اثربخش برای گفت و گو با گروههای درگیر و رقیب.
-به نقل از نامه های حوزوی
#یادداشت
#محمدتقی_سبحانی
#آسیب_شناسی
#تقریب
#وحدت
#جهان_اسلام
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠احتضار موج اول رسانه ای انقلاب
🖋روح الله جلالی
♦️در مترو در آنسوی واگنی که من ایستاده بودم یک نفر به مرور مشغول مقدمه چینی برای سایرین بود که به این نتیجه برسد که باید به زور سیستم را عوض کرد.
یک نفر دیگر نیز به او ملحق شد و با صدای بسیار بلندتر بحث را ادامه دارد که آب از سرچشمه گل است.
کل مسیر این دو نفر گفتند و بقیه شنیدند. هر چه با صدای بلند ادامه دادند، کسی وارد بحث نمیشد.
معلوم بود هر دو سیاسی هستند و اطلاعات هدایت شده ضعیفی دارند که راحت قابل رد بود. کم کم سخنانشان تند میشد و ابتذالی که در اخبار و استدلالشان بود برایم رنج آور.
نه درد واقعی را میشناختند نه درمان را. نسخه هایشان فقط شورش را میشناخت و درهم کوبیدن و تقدیس و تسبیح گذشتهای پر از حقارت.
آنها میگفتند و من به سوی دیگری میاندیشدم!
♦️در کنار سایر رسانهها، بحث های فضای عمومی خیلی مهم و اثرگذار است که از آن به رسانه "موج اول" تعبیر میگردد، یعنی پیام رسانی و تبلیغ چهره به چهره.
♦️با خود میاندیشیدم که امروز سهم نیروهای انقلاب از این بحث های چهره به چهره چیست؟
به جد معتقدم «هیچ»! (هیچ در مقابل آنچه باید باشد.)
♦️نیروهای انقلابی بعنوان قدرتمندترین بازوی حامی نظام در میان مردم، به شدت در جنگهای سیاسی داخلی، فرسوده، دلزده و سطحی شده اند.
بخش بزرگی از نیروی انقلابی شب خواب میبیند که صبح چگونه توی دهن رقیب سیاسی بزند، اما وسط روز روشن از اینکه آمار نماز جماعت و نمازخوانی در میان نسلهای جدید چه وضعیتی دارد، اصلا دلمشغولی نمیگیرد و خود را با انداختن توپ به زمین دیگران راحت میکند.
♦️نیروی انقلابی واو به واو صحبت فلان رجل سیاسی را بررسی میکند که جمله ای برای کوبیدن وی بیابند اما تنها دو جلد کتاب شهید مطهری را راجع به زن و حجاب و اسلام و مقتضیات زمان را درست و درمان نمیخوانند.
♦️دردشان نمیگیرد که انقدر ضعیف بوده ایم که دانشجویم از من با تعجب میپرسد شما محمدرضا شاه را دیکتاتور میدانید؟! و دیگران هم همراهیش میکنند.
♦️در کل بخش مهمی از نیروهای ما از مباحث مبنایی تهی و از افراط در دعواهای جناحی انباشته هستند.
وضعیت کشور پر از تلاطم است و قطعا «استقلال تاوان دارد»، اما میدان دادن به بحثهای مبتذل به مرور تبدیل به جنگ داخلی ای میگردد که طرف های آن شورشیانی ناآگاه و قابل استثمار هستند.
🔴در کل معتقدم نیروهای حامی، در دفاع از حوزه «اندیشه» و «ساختار»، بخاطر افراط در دعوای روزمره «عملکرد»، بیشتر در خدمت ارتش نفرت افزای انقلاب هستند.
-به نقل از کانال انقلاب اسلامی
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#انقلاب_اسلامی
#فرهنگ_سازی
#جامعه_ایرانی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از علم خبری نیست!
🖋استاد رسول جعفریان
♦️زمانی که بهترین کتابهای بازار در حوزه های پژوهشی، عبارت از رساله های دکتری و ارشد باشد، آن وقت باید امید داشت که تحولی در حوزه دانش در جامعه پدید آمده است.
♦️به عبارت دیگر، تنها مسیر درست در پیشرفت علم، در همه حوزه ها، عبارت از این است که بتوانیم، رساله های دکتری و ارشد را تبدیل به بهترین دستاوردهای علمی جامعه مان بکنیم. مثلا وقتی وارد یک کتابفروشی بروز می شویم، بهترین کارهایی که روی پیشخوان آن کتابفروشی است، رساله ها و پایان نامه های دانشگاهی باشد. وقتی یک پژوهش را می خوانیم، در پیشینه علمی آن بحث، یکسره به معرفی چندین رساله و پایان نامه بپردازد و بگوید که قبل از من چه تحقیقاتی در این زمینه شده است.
♦️وقتی دیدیم که افراد با افتخار رساله های دکتری و پایان نامه های خود را منتشر می کنند، و درصد قابل توجهی از کتابهای بازار علمی ما همین هاست، باید امید داشته باشیم که روزنه هایی برای گسترش علم فراهم شده است.
♦️اگر جز این بود، و کارهای تألیفی عمومی، تصحیحی، ترجمه و جز اینها جای رساله های دکتری و پایان نامه را در کتابفروشی ها گرفت، معنایش این است که هیچ پیشرفتی در زمینه دانش نشده است.
♦️مسلما همین امر در رشته های پزشکی و فنی و علوم پایه هم وجود دارد، بلکه در آنجا آشکارتر و بهتر است.
♦️به نظرم، امروز در جامعه ایران ما چنین نیست. درصد بسیار کمی از کتابهایی که در بازار است، رساله های دکتری و ارشد است.
♦️مشکل این است که بیشتر این رساله ها به گونه ای است که قابل نشر نیست. چون از ابتداء تا انتها مسیر درستی در نگارش آنها طی نمی شود. طبعا در جامعه هم اعتمادی به این رساله ها که بسیاری با تقلب نوشته می شود وجود ندارد.
♦️اگر فقط و فقط همین یک معیار برای پیشرفت علم در یک کشور باشد، کافی است که مطمئن شویم اتفاق مهمی در کشور ما نیفتاده است. در اینجا، مقصود بازار کتابهای علمی است نه داستانی یا هنری یا جز اینها. آن گونه کتابها و مطالعه آنها، سبب پیشرفت علم نیست.
♦️علم فقط و فقط در رساله ها و پایان نامه های دکتری و ارشد و مقالات مستخرج از آنهاست.
♦️کشور ما از این جهت فوق العاده ضعیف است. مرکز گردآوری رساله های دانشگاهی ما در کشور «ایرانداک» یک مرکز ورشکسته علمی ـ دانشگاهی است که هیچ کس به آن توجه جدی ندارد.
♦️برای شکل گرفتن جنبش پایان نامه و رساله، باید هزینه کرد. در کشور ما این امر غالبا و به خصوص در علوم انسانی و اجتماعی که مثل علف هرز رشد کرده، و حتی علومی که نام های دینی مثل علوم قرآنی و حدیثی و جز اینها را یدک می کشد، هیچ نمودی ندارد.
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#نظام_آموزش
#پایان_نامه
#پژوهش
#دانشگاه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جای خالی ولتر در ایران
🖋رضا بابایی
♦️ولتر در قرن هیجدهم میزیست. مهمترین انقلابهای ذهنی و عینی غرب در این قرن رخ داد؛ از پیروزی عصر روشنگری بر فرهنگ قرون وسطایی تا انقلاب کبیر فرانسه. ولتر در اروپای قرن هیجدهم، جایگاهی ویژه دارد. او اندیشهای نیافرید و فلسفهای نساخت و دانشی بر دانشهای بشری نیفزود؛ اما در صحنۀ فرهنگ غرب، نقشی را بر عهده گرفت که هیچ فیلسوف و دانشمندی از عهدۀ آن برنمیآمد. او توانست اندیشههای پدران عصر روشنگری، همچون فرانسیس بیکن، اسپینوزا، جان لاک و لایبنیتس را در جامعۀ اروپایی نهادینه کند و از برج عاج نخبگانی به میان مردم بیاورد. بریان مگی در «سرگذشت فلسفه» میگوید: «ولتر خود هیچگاه چیزی اصیل و در خور اهمیت به این مجموعۀ فکری نیفزود؛ اما با هر وسیلهای که در اختیار داشت(نمایشنامه، رمان، زندگینامهنویسی، نامۀ سرگشاده، طنز، تاریخنگاری) به تبلیغ این اندیشهها پرداخت.»
♦️ولتر توانست اندیشههایی را که فیلسوفان بزرگ عصر روشنگری روی کاغذ آورده بودند، به درون خانهها ببرد و با جانها بیامیزد. در این راه از همۀ هنرهای پرطرفدار آن روز، مانند نمایش و طنز و داستان و شعر و حتی ژانر نامه استفاده کرد. بدون ولتر، فرهنگ مدارا و ارزش آزادی و دموکراسی و اهمیت پاسخگویی دولتمردان به ملت، در کتابها میماند و شاید نیمقرن پس از او اندکاندک راهی به سوی جامعه باز میکرد. تجربۀ ولتر به ما میگوید: تا اندیشهای در قالبها و ژانرهای مختلف بازگو نشود و از آن فیلم و رمان و نمایشنامه و تابلو نقاشی و طنز و کارتون ... نسازند، پا از کتابها بیرون نمیگذارد.
♦️ایران قدیم و معاصر نیز متفکرانی بزرگ داشته است، اما هنوز هنرمندان و طنزنویسان و سینماگران و نگارگران و خطاطان و معماران و گرافیککاران و شاعران به این قافله نپیوستهاند. خطاطان بزرگ ما آیهای از قرآن یا بیتی از حافظ را صدها بار نوشته و تابلو کردهاند، اما هنوز هیچیک از آنان یکبار اعلامیۀ حقوق بشر را خوشنویسی نکرده است. به هر روی فرق است میان ملتی که طنزپرداز او کارمند غیر رسمی صداوسیماست با قارهای که مردم آن پنجاه سال طنزهای ولتر را خواندهاند و از آن لذت بردهاند و شبنشینیهایی دلپذیر برای خود ساختهاند. مفاهیمی همچون انسانگرایی، آزادی، حقوق بشر، صلح، مدارا، محیط زیست، دولت مسئول و شیوههای مدرن همزیستی، همان اندازه که به فیلسوف و نظریهپرداز نیاز دارند، هنرمند و نویسندگان حرفهای و اثرآفرینان دردمند هم میخواهند تا بخشی از فرهنگ عمومی جامعه شوند و در میان مردم جا خوش کنند.
♦️من از همین منظر به روشنفکری دینی مینگرم. روشنفکران دینی میکوشند برای مفاهیم عصر جدید که زندگی متمدنانۀ بشر در گرو آن است، پشتوانههایی از دین بیابند و ترویج کنند. دین و هنر و توسعه و سیاست اگر در خدمت انسان و زندگی مادی و معنوی او نباشند، وسیلهای برای هدررفت استعدادها و تواناییهای بشر میشوند.
#یادداشت
#علوم_انسانی
#آسیب_شناسی
#روشن_فکر
#غرب
#علوم_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0