؛🍂
اردوگاه اطفال
خاطرات رمادی یک
احمد یوسف زاده
⊱⊰᯽⊱╌⊰᯽⊱╌⊰᯽⊱⊰
🔹 آن شب، حمید گلوله ای خمیر را زده بود سر سیخ بلندی که از سیم خاردار در آورده بود. سیخ را فرو کرده بود توی علاء الدین که گلوله خمیر بشود. یک نان سرخ کوچولو.
وقتی نان سرخ کوچولو خوردنی شد، حمید سیخ را با عجله بیرون کشید سیخ سرخ گیر کرد، رها شد و مثل شلاق نشست روی گونه بی موی او. دادش به هوا رفت. یکی از آن بیست و سه نفر که سر جایش در حال قرآن خواندن بود وقتی گونه حمید را سوخته دید گفت: بسوز، تو حقته بدتر از اینا سرت بیاد! حق داشت. حمید مستقیمی چند روز قبل سر کارش گذاشته بود حسابی. حمید داستانش را برایمان تعریف کرد. یه روز... اومد پیش من گفت حمید! چه جوری غسل واجب میکنن؟ گفتم: «میری حموم می ایستی زیر دوش، یه پاتو میگیری بالا، بعد از ربع ساعت اون یکی پا. بعد بدنت رو آب میکشی، همین! محمد ساردویی زد زیر خنده و گفت: ای خدا لعنتت نکنه حمید، من دیدم طفلی زیر دوش آب سرد داره می لرزه. به بدبختی پای راستشو گرفته بود بالا. اول توجهی نکردم ولی وقتی دیدم خیلی عذابه گفتم چه کار میکنی؟ گفت خب دارم غسل واجب میکنم. پرسیدم: کی بهت گفته این جوری غسل واجب کنی؟ گفت: حمید مستقیمی. گفتم: خدا بگم چه کار کنه این حمید مستقیمی رو! سر کارت گذاشته!
ساعت ده شب بود و وقت خاموشی. هرکسی خمیرهای برشته شده اش را ریخت توی یک کیسه کوچک و آویزان کرد به میخ دیوار. به این نرمه نان های برشته گاهی اگر داشتیم، چند قاشق شکر اضافه میکردیم و در شبهای دراز زمستان،ذره ذره با قاشق میخوردیمشان.
به اردوگاه که برگشتیم، نشستیم زیر پتو. هر چه حفظ کرده بودیم را نوشتیم. شد یک مجموعه کامل از مواد و تبصره های قانون اساسی. فکر میکردیم اسرای آسایشگاه بیست و چهار خیلی از این سوغاتی خوششان می آید و تشویقمان میکنند. سوغات دوم، هدیه ای بود که شخصاً برای سید کمال که شنیده بودم صدای خوبی دارد آورده بودم.
نوحه سوی دیار عاشقان، رو به خدا می رویم که صادق آهنگران بعد از اسارت ما و قبل از عملیات رمضان خوانده بود در زندان استخبارات بغداد، یک اسیر ایرانی با صدایی خوش این نوحه را که در ایران خیلی معروف شده بود برایم خواند و من متن و آهنگ آن را حفظ کردم. وقتی به رمادی برگشتیم نوحه را بازنویسی کردم و نشستم به انتظار که روز عید تقدیمش کنم به سید کمال و او برای آسایشگاهشان بخواند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
ادامه دارد
#اردوگاه_اطفال
#خاطرات_آزادگان
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
✧✧ ܭߊࡅ߭ߊܠܙ حܩߊܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐܢߺ ✧✧
🍂