#برش_کتاب
#خاطرات_سفیر
پایم که رسید به فرانسه، با اولین رفتار ها و سوال هایی که در مورد حجابم می شد و به خصوص درباره ی وضعیت و شرایط ایران،متوجه شدم آنجا کسی من را نمی بیند. آن که آنها می دیدند و با او سر صحبت را باز می کردند یک مسلمان ایرانی بود؛ نه نیلوفر شادمهری.... و من شدم «ایران»! من باید پاسخگوی همه ی نقاط قوت و ضعف ایران می بودم. انگار من مسئول همه ی شرایط و وقایع بودم. چاره ای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه ی انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آن طور که باید و شاید وظیفه ام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش.
برای سفارش کتاب به ایدی زیر مراجعه کنید
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃
@deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹