به بچه ها گفتم فکر می کنید قدیمی ها سلبریتی نداشتند؟ همین پیامبر خودمان که با شنیدن اسمش بلند برایش لایک می فرستید، تاثیرگذارترین و مشهورترین و سلبریتی ترین شخص تاریخ بوده. کسی که تاریخ را به قبل و بعد خودش تقسیم کرد. کسی که واکنش همه آدم ها را برانگیخته بود. عده ای دوستش داشتند و عده ای فالو اش می کردند و عده ای فن اش بودند و عده ای عاشق در به درش. از آن طرف هم عده ای بهش حسودی می کردند و منافع خیلی ها با آمدنش به خطر افتاده بود. هم دشمن معمولی داشت و هم دشمن بدجنس و قسم خورده که می خواستند حتی بعد از او، هرگونه اثرش را پاک کنند و چهره اش را خراب کنند. خانواده پیامبر ماموریت داشتند که راه او را ادامه دهند و به هر نحوی جلوی از بین رفتن اسلام را بگیرند. بعضی ها برای ترور شخصیتی و فیزیکی آنها به هر نقشه ای دست می زدند و خروار خروار پول خرج می کردند. مثل همان کاری که برای از میان برداشتن پیامبر کردند. همان ها که با جنگ رسانه ای کاری کردند که مردمی که پیامبر را دوست داشتند و فالو می کردند، به اشتباه افتادند. فکر کردند خانواده پیامبر او را آنفالو کرده اند و قصد تخریبش را دارند. جنگ توی میدان اصلا سر همین بود. راه و رسم پیامبر! لایف استایل اش.
کاغذهای مربعی کوچک را بین شان تقسیم کردم. گفتم که حالا فکر کنید وسط چنین جنگی جوانی به میدان آمده که دهان ها را از تعجب باز کرده. بس که شبیه پیامبر است! استایلش، قیافه اش، راه رفتنش، حرف زدنش، اخلاقش...یعنی باید به خاطر دوستی با پیامبر کسی را بکشند که شبیه ترین است به پیامبر!
از شما می خواهم که هرکدام یکی دو جمله برایم خیال کنید. خواه از لشکر دشمن و خواه از لشکر امام.
«با دیدن علی اکبر در میدان چه گفته اند؟»
ـ قرارمان پیامبرکشی نبود...
ـپس چرا هیچ چیز امیرالمومنین یزید شبیه پیامبر نیست؟
ـ« -بابا! دلمان برای داداش علی تنگ می شود. ـمن بیشتر باباجان! من بیشتر.»
ـ حالا چرا این طور وحشیانه حمله می کنند؟ مگر پیامبر را دوست ندارند؟
اشک هایم با جمله ی آخر سرازیر شد. راست گفته بود اباعبدلله.
تف بر دنیایی که به خاطرش علی اکبر بکشند. «علی الدنیا بعدک العفا»
و دیسلایک به قاتلانش. تا ابد.
#داستانک
#خیالبازی
#روز_هشتم
#روضه_علی_اکبر
#یکی_جلوی_تاریخ_را_بگیرد
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan