#پیام_مخاطبین
مادر بنده در سن ۴۰ سالگی با فیبروم و اضافه وزن حدودا ۵۰ کیلویی خدا خواسته باردار شدند.
دوران بارداری تا حدود زیادی نسبت به بارداری سنین پایین تر البته سخت تر بود. ویار شدید تا روز آخر که البته بسیاری از مادران جوان هم تجربه میکنند اما در ۳ بارداری مادرم این اولین بار بود که ايشون تجربه میکردند.
به دلیل اضافه وزن دیابت بارداری گرفتند که دکتر سعی بر کنترل تغذیه ای داشتند اما در نهایت مجبور به تزریق انسولین شدند و خواهرم با وزن ۳/۵ کیلو به دنیا آمد.
مادر اصولا به غربالگری اعتقادی ندارند و اصلا برای هیچ مرحله ای هم نرفتند. تا اینجا از سختی ها گفتم اما قسمت قشنگ ماجرا...
مادرم سال ها با افسردگی دست و پنجه نرم میکرد. به طوری که در ماه های قبل از بارداری به اوج خودش رسیده بود. اما فرشته کوچولوی ما که الان ۱۵ ساله شده همون نجات دهنده مادر بود.
هرچند بارداری دوران سختی برای مادرم بود. اما همه یاد گرفتیم چطور بیشتر مراقبش باشیم و حمایت کنیم به علت ویار شدید کمی از کارهای تکراری خونه فاصله گرفتند و فرصتی شد برای تجربه کارهای جدید و مثل بازی کامپیوتری. پیاده روی روزانه. خرید چند دست لباس جدید برای بارداری و خرید های لازم برای نی نی.
کارهایی که مادر مدت ها بود ازش دور شده بود. بعد از زایمان این فرشته کوچولو اصلا وقت نمیشد دست مادر برسه چون شیر خشکی هم بود، بیشتر شبا کنار خودم روی تختم میخوابید و من در ۱۴ سالگی مادری رو تمرین میکردم.
الان که من ازدواج کردم و برادرم سرباز هستند. تنها همدم مادر خواهر کوچولومونه. ان شا الله خدا به همه فرزندانی سالم و صالح عطا کنه.
#فرزندآوری
#بارداری_بعداز_35_سالگی
#اضافه_وزن
#دیابت_بارداری
#دوتا_کافی_نیست
#سوال_مخاطبین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075