🔴دلایل رد شر ♨️قسمت اول. ⬅️قصد بر آن داریم که دلایلی که شر را رد می‌کنند، به صورت اجمالی مرور نماییم: 💠۱.خدای متعال به حکم اينکه واجب‌‌‌‌‌الوجود علی‌‌‌‌‌الاطلاق است و فاقد هيچ کمالی و فعليتی نيست، هيچ کاری را برای رسيدن خودش به هدفی و کمالی و برای جبران کمبودی در خودش نمی‌‌‌‌‌کند؛ کار او به معنی حرکت از نقص به کمال نيست. از اين رو مفهوم حکمت درباره او اين نيست که او در کارهای خود بهترين هدفها را برای خود و بهترين وسيله ‌‌‌‌‌ها را برای رسيدن به هدفهاي خود انتخاب می‌کند. حکمت با اين مفهوم درباره انسان صادق است نه درباره خدا. حکمت الهی به معنی اين است که کار او رسانيدن موجودات است به کمالات و غايات وجودشان. کار او ايجاد است که خود به کمال وجود (از عدم) رساندن است و يا تدبير و تکميل و سوق دادن اشياء به سوي کمالات و خيرات آنهاست که نوعی ديگر از افاضه و تکميل است. يک قسمت از پرسشها و ايراد ها و اشکالها از قياس خدا به انسان پديد آمده. غالباً هنگامی که سؤال می‌‌‌‌‌شود «فايده و حکمت فلان مخلوق چيست؟» پرسش‌‌‌‌‌کننده خدا را مانند مخلوقی که در کارهايش از مخلوقات و موجودات حاضر براي هدف خودش می‌‌‌‌‌خواهد بهره بگيرد در نظر می‌‌‌‌‌گيرد و اگر از اول توجه داشته باشد که معنی حکمت الهی اين است که فعلش غايت دارد نه خودش، و حکمت هر مخلوقی غايتی است نهفته در نهاد خود آن مخلوق و خداوند او را به سوی غايت ذاتی خودش می‌راند، بسياری از پرسش‌هايش پيشاپيش پاسخ خود را دريافت می‌‌‌‌‌کند. 💠۲.اصل ترتيب: فيض الهی يعنی فيض هستی که سراسر جهان را دربر گرفته نظام خاص دارد. نوعی تقدّم و تأخّر و عليت و معلوليت و سببيت و مسبّبيت ميان موجودات و مخلوقات حکم فرماست که غيرقابل تخلّف است؛ يعنی هيچ موجودی نمی‌‌‌‌‌تواند از مرتبه خاص خود تجاوز و تجافي کند و مرتبه موجودی ديگر را اشغال نمايد. لازمه درجات و مقامات داشتنِ مراتب هستی اين است که ميان آنها نوعی اختلاف از نظر نقص و کمال و شدت و ضعف حکم فرما باشد. اختلاف و تفاوت به اين معنی که لازمه مراتب هستی است تبعيض نيست که ضد حکمت و ضد عدل شمرده شود؛ آنگاه تبعيض است که دو موجودْ قابليت يک درجه معين از کمال را داشته باشند و به يکی داده شود و از ديگری دريغ گردد، اما آنجا که اختلاف‌ها و تفاوت‌ها به قصورهای ذاتی برمی‌‌‌‌گردد، تبعيض نيست. 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari