#قسمت_اول
#امالبنین
(مامان سه پسر ۹ساله، ۷ساله و ۵ساله)
سال ۶۸ در تبریز به دنیا اومدم.
پدرم سپاهی بودن و مامانم حوزوی.
یه خواهر داشتم که ۵ سال ازم بزرگتر بود.
اما چون فاصله سنیمون خیلی نزدیک نبود، تا قبل از نوجوانی با هم صمیمی نبودیم.
البته دعوا هم نمیکردیم!
هیچوقت ناراحت نبودم که چرا خواهر و برادر بیشتری ندارم.😏
از اول بچه دوست نداشتم😁
حتی گاهی به مامانم میگفتم من چرا به دنیا اومدم😅 زیاد شدیم که...😂
از اونایی بودم که میگفتم بچه یکیشم به زور باید بیاری😅
و نمی دونستم که خودم یه روزی میشم مشوق بچهداری اونم با اعمال شاقه!😁
ابتدایی به یه مدرسه دولتی رفتم که بیشتر خانوادهها مذهبی بودن و مدیر خیلی خوبی داشت.
اما راهنمایی و دبیرستانم، نمونه دولتی بود و با اینکه از لحاظ علمی خوب بود، ولی از لحاظ مذهبی تعریفی نداشت.😑
حتی نمازخونه، هم نداشت!!
ما هم گاهی تا نزدیک غروب، برای درسای فوق برنامه، مدرسه میموندیم و با پنج شش نفر از دوستان، یه موکت میگرفتیم و تو سالن پهن میکردیم و نماز میخوندیم!!🤦🏻
خواهرم ۱۸ سالگی ازدواج کرد و رفت شهر دیگه و من از ۱۳ سالگی دیگه تک فرزند شدم.😍
همون طوری که دوست داشتم.💪🏻
اولین باری که تونستم با یه بچهی کوچیک ارتباط برقرار کنم، سال کنکور بود.
اون سال نزدیک عید بچهی خواهرم به دنیا اومد و یک ماهی اومدن تبریز، پیش ما.
اون مدت کلی باهاش بازی کردم.
بچهی خواهر هم که شییییرین😍
البته کنکور رو دیگه نگم براتون🙈
من یه دوست داشتم که همیشه نتایج آزمونای سنجشمون نزدیک هم میشد و بعد عید بین رتبههامون، صدتا صدتا فاصله افتاد.😅😂
با این حال، خداروشکر، تونستم به رشتهای که علاقه داشتم، برسم💪🏻 و فیزیک شریف قبول شدم.😊
دوران خاطرهانگیز دانشجویی من از سال ۸۶ شروع شد.
فکر کنم کاری که کمتر از همه انجام میدادم، درس خوندن بود.😅
با جمع دوستان، تو گروههای دانشگاه، حسابی فعال بودیم.
سال ۸۸ تو بیست سالگی، ازدواج کردم.👰🏻 جالبه که با همسرم همورودی و همرشته بودیم ولی به روش کاملاً سنتی و از طریق بستگان به هم معرفی شدیم.😏
یادمه تو دوران دبیرستان، کتابهای خاطرات شهدا رو زیاد میخوندم.
نه اینکه خیلی برم دنبالشون ولی به خاطر شغل پدرم از این کتابا زیاد تو دست و بالمون بود.
از اون موقع این ذهنیت برام ایجاد شد که منم میخوام ازدواج سادهای داشته باشم.🙂
و همین کار رو هم کردم.😊👌🏻
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif