#تجربه_من ۸۱۳
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#سختیهای_زندگی
#آداب_همسرداری
#تربیت_فرزند
#قسمت_دوم
بارداری دومم هم بسلامت و شکر خدا راحت تر از بارداری قبلی گذشت، این بار به مدت یک ماه مادر همسرم تو شرایطی که من اصصلا نمیتونستم آشپزی کنم برای من غذا میفرستادن و همین مسئله بارداری من رو راحت تر کرد و گل پسر دومم سال ۱۴۰۰ بدنیا اومد.
فقط میتونم بگم با حضورش، با وجودش زندگی ما رو تبدیل به بهشت کرد.
دقیقا همه اون مشکلاتی که بخاطرش بچه دوم نمیخواستم، با ورود دومی کاااملا از بین رفت، پسرام تو غذا خوردن مستقل شدن، باهم همبازی شدن، ما رو از تنهایی درآوردن و همین طور برکات مادی و معنوی از در و دیوار برای ما میبارید.
پسرم فرشته نجات زندگی برادرش شد، پسر بزرگم شخصیتش به مرور زمان صدو هشتاد درجه تغییر کرد، اون چون تک فرزند و تنها بود و ما همیشه کنترل و امر و نهی میکردیم، یه شخصیت ضعیف، بیش فعال، تنها، غیر اجتماعی و .... بود اما با بزرگ تر شدن برادر کوچیکش بزرگ شد، عاقل شد، حامی شد، مسئولیت پذیر شد، دیگه تنها نبود، سرش گرم بود، همبازی داشت و خلاصه کلی تغییر کرد.
برکات مالی هم که با تولد پسر بزرگم همسرم یه شغل ثابت و خوب روزیش شد و تو ۷ روزگی پسر کوچیکم ما در یک حرکت انقلابی همه داراییمون رو روی هم گذاشتیم و یه واحد پیش خرید کردیم، حتی پول پیش خونه مون😅
در نتیجه تو ۷ روزگیش به منزل یه آشنای دور که وسیله ای بود از طرف خدا اسباب کشی کردیم و من تو یه خونه صفر، بدون کابینت و سینک و کمد و با ابتدایی ترین امکانات سه ماه زندگی کردم، بماند که این مدت چهههههه سختی های عجیب و غریبی رو تجربه کردیم اما دلمون گرم بود و حالمون خوب...
الحمدلله پسرامون سالم بودن و خودمون هر روز یه دل نه صد دل بیشتر از روز قبل عاشق هم میشدیم، بخاطر همین از اون روزا فقط شیرینی یادمونه.
الان که گل پسر دوممون چند روز دیگه دو سالش میشه، خیلی دلمون میخواد که انشاالله اقدام کنیم برای کوچولوی سوم، که خیلی دلمون میخواد انشاالله اگر خدا ما رو لایق بدونه یه گل دختر بهمون هدیه کنه ولی موانع زیادی سر راهمون میبینم که نمیدونم کدومشون واقعی و کدومشون وسوسه های شیطونه. انشاالله خداوند روحمون رو بزرگ کنه برای ایفا کردن درست نقش مون انشاالله.
خلاصش اینکه زندگی من هم مثل همه زندگی ها پر از چالش و سختی بوده، اما همیشه سعی میکنم قشنگیا رو ببینم، سعی میکنم از زندگی عاشقانه مون لذت ببرم و آرامش رو به خانواده ۴ نفرم هدیه کنم، همیشه دست تنها بودم و بدون کمک بچه هامو بزرگ کردم، از همه چیزم، درسم، تفریحم و خیلی چیزای دیگه گذشتم بخاطر بچه هام، نمیگم کار خوبی کردم، ولی میدونم برای داشتن یه زندگی شیرین باید بی وقفه تلاش کرد و از خود گذشتگی داشت.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075