❇️حکیم بن طفیل طایی سنبسی 👈از عناصر خبیث که در قتل حضرت بن علی (اباالفضل) علیه السلام شرکت داشت. 👈او از قبیله «طی» و از همین جهت طائی می گفتند. سنبسی را نیز با اعراب مختلف، سنبسی و… خوانند. 👈حکیم از سران و اشراف کوفه و از سپاهیان عمر بن سعد در کربلا بود. 👈روز عاشورا، آن زمان که عباس بن علی علیه السلام، به سمت رود فرات رفت تا برای خیمه های امام حسین علیه السلام آب بیاورد، حکیم همراه «زیدبن ورقاء» در یکی از های اطراف کمین کرد و بطور به حضرت اباالفضل حمله برد و دستان حضرتش را کردند. و چون سپاه دشمن، آن حضرت را احاطه کردند، به تنهایی با آنها آنقدر جنگید تا به شهادت رسید. 👈 به نقل برخی مورخین، حکیم بن طفیل در آخرین لحظه، عمودی از آهن به فرق مبارکش زد و آنحضرت نقش بر زمین شد. 👈عده ای نام آن خبیث را، «نوفل ازرق» گفته اند. 👈بعد از شهادت حضرت عباس علیه السلام حکیم جامه و سلاح او را به سرقت برداشت. 👈تمام مقاتل، او را از قاتلین حضرت ابالفضل العباس (ع) می دانند. 👈وی بعد از شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا، به دستور سعد همراه با ۱۰ نفر دیگر بر بدن آن حضرت اسب تاختند و استخوان های سینه و پشت و پهلوی حضرتش را در هم شکستند (لعنت خداوند بر آنها)، وقتی به کوفه به ابن زیاد رفتند، اظهار خدمتی کرده و گفتند ما بودیم که در بعدازظهر عاشورا بر پیکر حسین اسب تاختیم ولی عبیدالله به آنها جایزه اندکی داد. 👈 محدثین چون (ابوعمرو زاهد) گویند که چون نسب این ده نفر را بررسی کردیم، دیدیم که همگی حرامزاده و از اولاد زنا بودند. ⭕️سرانجام کار او: 👈مختار ثقفی، سال ۶۶ هـ.ق، که به خونخواهی کشته شدگان کربلا برخاست. 👈عبدالله بن کامل شاکری را با عده ای مامور کرد تا بن طفیل را دستگیر کردند. 👈او می گفت تیری بر حسین بن علی علیه السلام انداختم ولی به زیر جامه آنحضرت رفت و هیچ زیانی به او نرساند نزدیکان حکیم، نزد «عدی بن حاتم طائی» رفتند و از او خواستند تا ضامن شود و حکیم را آزاد کنند زیرا عدی، هم قبیله آنها بود. 👈عدی این تقاضا را از «ابن کامل» کرد ولی او گفت:اختیار با من نیست، امر با مختار است. 👈و شیعیان نگران بودند که مبادا امیر (مختار) شفاعت بن حاتم را بپذیرد. 👈 لذا به ابن کامل اصرار می کردند که بگذار این خبیث را بکشیم و از این جهت او را کردند و گفتند تو بودی که فرزند علی علیه السلام را بعد از کشتن برهنه کردی و تو گفتی که بر حسین علیه السلام، تیر انداختی و کارگر نشد، حال ما بر تو تیر می افکنیم تا کارگر شود و آنقدر بر بدن آن تیز زدند تا مانند شد و بر زمین افتاد و به هلاکت رسید. 👈از آن طرف که عدی بن حاتم، نزد مختار رفت تا شفاعت او کند، مختار گفت آیا تو روا داری که کشندگان حسین علیه السلام را شفاعت کنی؟ 👈 عدی گفت:بر حکیم بن طفیل دروغ بسته اند. او از کشندگان نبود. مختار گفت:اگر یقین به این حرف کنم، او را رها می نمایم. اما:غافل از اینکه، گروه ابن کامل، حکیم را کشته بودند و خبر او را برای مختار آوردند. 👈حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهدا از ناحیه مقدسه، او را کرده است. آنجا که بر عموی خود حضرت اباالفضل العباس علیه السلام سلام و درود فرستاده و فرموده: سلام بر عباس فرزند امیرالمومنین علیه السلام، یاور برادر با جان خویش، آن که از دیروزش برای فردای خویش توشه برگرفته است. 👈فدایی برادر، او که حافظ مشک آب و به سوی برادر شتابان بود و دو دست از بدنش جدا شد. 👈خداوند قاتلان او یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند. @fatemi222