📚 مباحث مرتبط با هر علمی -مانند علم اصول- به مباحث درون علمی (مسائل علم) و برون علمی (مبادى علم) تقسیم می شود. 📌 مسائل علم آن مباحثی است که داخل در چارچوب علم است؛ یعنی ضابطه ی مساله ی اصولی بر آن منطبق است. 📌 و مبادی علم آن مباحثی است که اگر چه مرتبط با علم اصول است، اما داخل در علم اصول نبوده و باید خارج از چارچوب مسائل علم اصول مورد بررسی قرار گیرد. (برخی از مبادی علم مانند مبادی کلامی در فلسفه ى علم اصول، و برخی مانند تعریف و موضوع در مدخل و مقدمه ی علم اصول، و برخی مانند چیستی قطع در مقدمه ی همان مساله ی خاص مورد بحث قرار می گیرد) 📌 موضوع علم اصول همان ضابطه ی مساله ی اصولی است که مانند نخ تسبیح محور تمام مسائل علم اصول بوده، و همه ى مسائل علم اصول مباحثی است که از عوارض ذاتی موضوع دانسته می شود. مثلاً بنا بر نظر مشهور اصولیان، موضوع علم اصول «قواعد در طریق استنباط» است؛ پس هر مساله ی علم اصول باید در نهایت قاعده ای برای استنباط باشد، مانند حجیت ظواهر، و حجیت خبر واحد، و دلالت امر و نهی بر وجوب و حرمت، و... . 📎 پس، بحث از چیستی موضوع علم اصول هیچ گاه نمی تواند مساله ای اصولی باشد، زیرا اصولی بودن تمام مسائل اصول منوط به آن است. 🔷 مبادی علم اصول (مباحث برون علمی) به دو نوع مبادی تصدیقی و مبادی تصوری تقسیم می شود. 🔹 مبادی تصدیقی آن گزاره هایی است که به عنوان یک گزاره ی تصدیقی در علم اصول به کار بسته می شود، مانند گزاره ی تصدیقی «خداوند حکیم است» یا «پیامبر و امامان دوازده گانه، معصوم از خطا و غلط و نسیان هستند»؛ این دو گزاره که گزاره های کلامی و اعتقادی مرتبط با علم اصول هستند پایه و اساس تصدیق بسیاری از قواعد اصولی قرار مى گیرد. 🔹 و مبادی تصوری آن مباحثی است که تنها تصوّر از یک مصطلحِ مفرد در علم اصول را تصحیح می کند؛ مثلاً مباحث پیرامون چیستی تعریف و موضوع علم اصول از مبادی علم اصول است؛ یعنی تنها تصور از این دو مفرد را برای ما روشن می کند. 📎 البته همان طور که گفته شد مبادی علم به کلی از چارچوب علم خارج اند. 📝 @fegh_osoul_rafiee