📋 🔻جنون تملک هستی 🔹ناصر (نقش منفی و اصلی فیلم)نیز متمول و پول‌دار است و پدرش تاجر بوده (شغل محبوب بورژوازی) و مادری مهربان و دلسوز دارد. 🔹اما همین فرزند خانواده متخلق به اخلاق بورژوازی است که همسرش را در زیرزمین خانه پدری‌اش شکنجه می‌کند. این میل ویرانگر، حتی خود فرد را هم تخریب می‌کند. به‌عبارت دقیق‌تر، فرد سادیست تا خودش را تخریب نکرده باشد، نمی‌تواند به دیگری آسیب برساند. ناصر به همین علت خواهر خودش را نیز می‌کشد و قصد آتش زدن جسدش را می‌کند. 🔹فیلم سینمایی قرمز که وامدار ژانر نوآر نیز هست، تلقی جرم‌انگارانه از جنون و رویکرد حقوقی به جنون و نابسندگی‌هایش را نیز نشان می‌دهد. قاضی دادگاه خانواده قرار است مرز مجنون و عاقل را مشخص کند. اگرچه او در تشخیص اولیه و ثانویه‌اش در ملاقات با زن و شوهر دچار اشتباه نمی‌شود، اما تبصره‌ها و قانون مجنون را رها می‌کنند تا ویران‌گری بروز کند. 🔹در پایان بحث می‌توان تحلیل انتقادی فیلم سینمایی قرمز را تزی درباره هستی‌شناسی رنگ قرمز نیز دانست. قرمز، رنگ عشق است و این عشق تنها با فرض «دیگری» شکل می‌گیرد و با فدا کردن فرد برای دیگری کامل می‌شود. از طرف دیگر قرمز، رنگ جنون نیز هست. 🔹ماتادورهایی که با به رقص درآوردن پارچه‌های قرمز، گاوها را به دیوانگی می‌کشانند، با این خصلت رنگ قرمز آشنایی خوبی دارند. قرمز، معرف شخصیت ادبی و اسطوره‌ای مجنون در تاریخ عرفان شرق و ایران نیز هست. 🔹مجنون، هم عاشق بود و هم دیوانه. سیمای مجنون‌وار ناصر نیز واجد همین دو ویژگی متناقض است. او هستی را به‌منزله دیگری به رسمیت شناخته و حاضر است خودش را برایش فدا کند اما از طرف دیگر دیوانگی او را به‌سوی تخریب دیگری می‌کشاند. پس شاید از جهتی بتوان گفت که این خصلت متناقض‌نما در هستیِ رنگ قرمز نیز وجود دارد. ✍️داوود طالقانی 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3120 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net