دیدار آوینی
نشست اول بحمدلله برگزار شد و تلاش کردیم آوینی را به یکدیگر نشان دهیم آنجا که او را در مستند میدیدیم که آنچنان ناپیدا روایت را میخواند که گویی این حرفها بدیهی است و هرکس میتواند چنین روایت کند و با خود میگفتی در این صحنهها مگر جز این کلمات را میتوان بکار برد. مثل این است که بگویی در مقابل مادر جز ادای احترام کاری میتوان کرد.
آری کلمات او چیزی جز شهادت بر یک راه نیست و تاریخ سازان نیز جز آنکه خود را مهیای شهادت کنند کاری نمیکنند. آنجا که در شبهای عملیات از یک طرف در مقام توبه هستند و از یک جهت شوق دیدار وجود آنان را در برگرفته است.
اما همچنان یک سوال باقی است. که چرا آوینی بجای اسلحه قلم و دوربین در دست گرفته است؟ کسی که چنین درکی از تاریخ سازی دارد و جبهه را تحقق آن وعدههای الهی میداند به کجا مینگرد که وادی هنر و تفکر را بر میگزیند؟
آری اگر خوب به جبهه مقابلت بنگری، میبینی که چطور مستکبران خود را پنهان کردهاند و با مکر لیل و نهار مستضعفان را به ورطه هلاکت کشاندهاند و تا این مکر لیل و نهار هست این فریب خوردگان و سست همتان در مقابل جبهه حق صف آرایی میکنند.
و حقیقتا خود را در مقابل یک فرهنگ واحد جهانی مییابی که با تسلط رفاه و اقتصاد بر همه وجوه بشری آنها را به وادی هلاکت کشانده است.
قلم و کاغذ برای آوینی لوح و قلم تاریخ است و در تمنای آن است تا جهانی دیگر بیافریند.
آری همچنان که سعدی و فردوسی با سخن خود در زیر تاخت و تاز مغول، ایرانی دیگر آفریدند و ایران را از زیر دست و پای جباران دوباره متولد کردند.
گویا آوینی نیز در انتظار چنین سخنی است تا در زمانی که از هرسو ایران آماج حملات و تاخت و تاز شده است خود را در پناه این سخن بسازد.
آوینی برای خود خانهای در دهانه آتشفشان ساخته است و از آنجا ما را به سوی خود فرا میخواند و دیدار او دیدار در غربت است... غربت از مخلوق و قربت به خالق و آنجاست که همچون او مظهر آفرینندگی خواهی شد.
#دیدار_آوینی
...روز دوم...
@didar_aviny