بوده ام مثل کویری تشنه ، باران بوده است
مرهمش زخم مرا همواره درمان بوده است
چشمهایش را به دست این و آن کی دوخته
آن که چشم احتیاجش سوی یزدان بوده است
گل نکرده بر لبش لبخند در این روزگار
بسکه او را غصه ی دوران فراوان بودهاست
باغضب با مهر دورم کرده از بیراهه ها
گاه مانند نسیم و گاه طوفان بودهاست
کی طمع بر سفره ی رنگین مردم داشته ؟
آنکه از مهر خدا در سفره اش نان بوده است
بعد بابا هم پدر بوده است هم مادر مرا
بار سختیها به دوش او دو چندان بودهاست
بیشتر روی نیازش بین اولاد رسول
جانب درگاه سلطان خراسان بودهاست
در عزای جد مظلومش حسین ابن علی
چشم هایش ابری و لبریز باران بودهاست
سایه افکنده است خورشید وجودش بر سرم
مهربانی های مادر از دل وجان بودهاست
#محسن_درویش#عضوکانال#مادر@golchine_sher