ظهور حکومت پلیسیِ خصوصی‌سازی شده 🔸تا آن روز از فجایع و بحران‌ها در سراسر دنیا با این هدف بهره‌برداری شده بود که برنامه‌های رادیکال خصوصی‌سازی را بعد از وقوع فاجعه یا بحران پیش ببرند، اما حالا این حرکت به زادگاهش آمریکا برگشته بود و با صورتی جدید و مرحله‌ای پیشرفته‌تر. 🔸 همان نهادهایی که هم قدرت داشتند تا وقایع مصیبت‌بار را ایجاد و هم در قبال آن وقایع اقدام کنند، آخرین دژهایی بودند که هنوز تحت کنترل دولت باقی‌مانده بودند و حالا نوبت حراج آنها بود. نهادهایی مثل ارتش، سازمان سیا، صلیب سرخ، سازمان ملل، گروه‌های امداد سوانح فوری 🔸اکنون که قرار بود "قلب دولت" نیز برای بلعیدن آماده شود، روش‌های سوء استفاده از بحران که در سه دهه گذشته به کمال رسیده بود، برای کمک به خصوصی سازیِ نهادهای زیربناییِ "ایجاد فاجعه و واکنش به فاجعه" (دولت آمریکا) به خدمت گرفته می‌شد. نظریه فریدمن می‌رفت که‌پسامدرن شود. 🔸دیک چنی، دونالد رامسفلد و جرج دبلیو بوش تدوین کنندگان طرحی بودند که فقط می‌توان آن را "حکومت پلیسی خصوصی‌سازی شده" نامید. 🔸رامسفلد از اوایل دهه شصت در سمینارهای دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو شرکت می‌کرد. روابط صمیمانه‌ای با میلتون فریدمن داشت و وقتی رامسفلد در سی سالگی به نمایندگی کنگره آمریکا برگزیده شد، فریدمن رامسفلد را زیر پر و بال خود گرفت و به او کمک کرد که خط مشی جسورانه‌ای مبتنی بر بازار آزاد را ارائه کند. 🔸رامسفلد به امور دارویی علاقه‌مند بود و با شرکت‌های دارویی که داشت معاملات نان و آبداری انجام می‌داد. دیک چنی دست پرورده رامسفلد بود. گرچه رامسفلد بازار پررونق را در ظهور بیماری‌ها می‌دید، دیک‌چنی به آینده جنگ چشم داشت. جنگ از نظر او آینده پررونق‌تری داشت. جرج دبلیو بوش در دوره فرمانداری ایالت تگزاس در تقسیم وظایف مختلف دولت بین صاحبان منافع خصوصی به ویژه وظایف امنیتی، بسیار متبحر بود. این سه تن پشت پرده تحولی بودند که یک دولت تو خالی را ایجاد کرد. ۱۳۰ @haad1442