فریب بزرگ: راهکار اقتصاد فقط جراحی است و راهکار دیگری نیست!
🔸
صندوق بینالمللی پول یک میلیارد دلار برای تثبیت پول رایج لهستان و مقداری تسهیلات برای بدهیهای آن کشور در نظر گرفت اما همه مطلقا منوط به تسلیم همبستگی در برابر برنامه شوکدرمانی بود.
🔸لهستان به نمونه مطلوبی برای
"نظریه بحران" فریدمن تبدیل شد: استفاده سریع از
سردرگمی مردم در زمان تغییرات اساسی و
هراس مردم از فروپاشی اقتصادی برای نوید دادنِ درمانی سریع و معجزهآسا هرچند توهمی و پندارگونه و فریبنده
🔸در لهستان گرچه شوکدرمانی پس از انتخاباتِ آزاد اعمال شد اما انجام چنین کاری به سخره گرفتن روند دموکراتیک بود زیرا که با خواستهای اکثریتِ غالبِ رایدهندگان، در تضاد مستقیم بود. ساکس در دفاع از اقداماتش که
فاقد اقبال عمومی بود، مدعی شد که گزینه دیگری وجود ندارد: "وقتی کسی وارد این اتاق
جراحی میشود و قلبش از کار میافتد، فورا قفسه سینه را باید باز کرد بدون اینکه خراشهایی باشیم که با این کار روی بدن بیمار باقی میماند. هدف این است که قلب بیمار دوباره شروع به زدن کند و البته گندکاری هم میشود!
اما چاره دیگری نیست"
🔸اما با سپری شدن دوران نقاهتِ جراحی اولیه، لهستانیها صرفا آشفتگیهای گذرا نداشتند بلکه گرفتار یک
رکود کامل شدند. در دو ساله اول پس از اولین مرحله اصلاحات،
تولید صنعتی ۳۰ درصد کاهش یافت. در نتیجهی کاهشِ خدمات دولتی و ورود اقلام ارزان قیمت وارداتی به کشور، بیکاری سربهفلک زد و به ۲۵ درصد رسید. آنهم در کشوری که علیرغم سختگیریهای حکومت کمونیستی، هیچ بیکاری وجود نداشت.
#دکترین_شوک ۶۸
@haad1442