#خاطرات
بیراه نبود که حامد بین مجروحان ایرانی معروف شده به شهید ابالفضلی... . جلوی چشم امیر تمام روضههای ابوالفضلی که شنیده بود و تمام نوحههائی که خوانده بود مجسم شدند؛ حامد سر تا پا زخم بود بیدست و بیچشمهایش با سری مجروح و جسمی سر تا پا زخمیِ تیر و ترکش... . یادش افتاد حامد همیشهی خدا عاشق روضهی ابوالفضل بود. یادش افتاد حامد همیشه میگفت من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم، همهی نوحهخوانها را میگویم فقط روضهی ابالفضل بخوانند... .
پاسداری که حامد را از معرکه برگردانده بود، آنجا بود. دست کرد توی جیب پیراهن نظامیاش و یک دفترچه داد به امیر؛ «این روز عملیات توی جیب حامد بودند.» دفترچهی یادداشتی که توی یکی از برگههایش عکس رزمندهای نقاشی شده بود که روی زمین افتاده با دستهائی قلم شده و سر تا پا زخمی... .
#شهید_حامد_جوانی
.✨. ᴊᴏɪɴ↴
⊰
sʜᴀʜɪᴅʜᴀᴍᴇᴅᴊᴀᴠᴀɴɪ⊱