#کتابدا🪴
#قسمتصدچهلهشتم 🪴
🌿﷽🌿
اول او را خوب نمی شناختم. حدود سی سالی داشت. لباس
پرسنلی تیره و موهایش فر بود.
قیزی نگاهی در کنار سیلی که داشت در ابتدا کمی او را جدی
نشان می داد
. دلی به دریا زدم و رفتم جلو. زهره و اشرف فرهادی
کنار آقای نجار بودند. او داشت برایشان حرف می زد، سلام
کردم. آقای نجار جواب داد. دخترها گفتن: این خواهر حسینی به
که براتون تعریفش رو کردیم. فهمیدم جریان شهادت بابا را برایش
گفته اند. خیلی مؤدبانه و با احترام گفت: این جور وقت ها معمولا
شماها به هم تبریک میگید، ولی من به شما تسلیت میگم وقتی خانم
ها درباره شما صحبت کردند برام هم جالب و هم عجیب بود که
یک دختر خودش پدرش را به خاک بسپارد. فکر می کردم بزرگتر
از اینا باشی. سن و سالت بیشتر از این ها باشه گفتم: من دوست دارم اینجا با شما همکاری کنم ولی
هیچ کاری بلد بستم اما می تونم زود یاد بگیرم
پرسید؛ دوره امدادگری دیدی؟ گفتم: نه، چه دوره ای به؟
گفت: منظورم کمک های اولیه اس. یعنی بدونی یا به مجروح یا
مصدوم چه برخوردی باید کرد
گفتم: نه. من هیچی نمیدونم پرسید: آمپول زدن چی؟ تزریق کردن
بلدی؟ جواب دادم: من می ترسم. تا به حال همچین کاری نکردم
گفت: اشکال نداره. تو میتونی بمون اینجا و فعلا از کارهای سبک
شروع کنی، پنبه گلوله کشي، چسب دور پاسمان بزنی
پرسیدم: شما اینجا تا چه حدود به مجروح ها می رسید؟ عمل شون
می کنید؟ آقای نجار گفت: ما اینجا تجهیزات زیادی نداریم.
فقط نرگش های سطحی و بیرون می بریم، بخیه می زنیم و جلوی
خونریزی شون رو میگیریم. محیط اینجا آن استریله، بیشتر از این
نمیشه کاری انجام داد و بعد به عنوان درس اول سرنگ و مشمایی
برداشت و خیلی سریع توضیح داد: اگر این
عضله بیمار باشه چطور باید تزریق انجام داد. دخترها که خیلی
قبل تر از من دوردست کار شده بودند، به این کارها وارد بودند.
من و زهره فرهادی همان رنگ را دست گرفتیم و شروع کردیم به
تمرین و غش غش خندیدیم
از شانس من همان موقع مجروحی آوردند. از قضا برادر مریم
أمجدی بود. پایش زخم شده، عفونت کرده بود، اما چون روزها
نتوانسته بود پوتین را از پایش در بیاورد، عفونت و زخم گسترش
پیدا کرده، وضع ناجوری درست کرده بود. آقای نجار به علی
امجدی گفت: روی زمین بنشین
بعد خودش خم شد و پوتین را به سختی از پای او بیرون کشید،
علی امجدی از درد به خودش میپیچید، لبنی را می گزید و دم
نمیزد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef