#کتابدا🪴
#قسمتصدهشتادهفتم🪴
🌿﷽🌿
آخرین مکالمهام با علی یادم می آمد، سه، چهار هفته پیش بود. به
سختی توانستم از باجه
اشکالی در خطوط تلفن پیش آمده بود.
بال بال به مغازه شوهر خاله نائلی مان گل سلیمه می رفتیم، هرچه
زنگ می زدیم جواب نمی گرفتیم. دست آخر نامه نوشتم. ولی
دریغ از جواب نامه، اوایلی که تهران رفته بود، همراه خارگ و
ماهی هایی که برایش می فرستادیم، نامه ایی هم ضمیمه می کردم.
او هم جواب می نوشت و از من می خواست از اوضاع خرمشهر
برایش بنویسم. اما به جواب آخری ام نرسیده بود. نمی دانم شاید گم
شده بود، چون مطمئن بودم علی مرا منتظر نمی گذارد
زینب گفت: خب حق داره. من هم جای زهرا باشم همین طوری
می کنم پرسیدم: خب پی علی کو؟ گفت: رفت پرسیدم: کجا؟ گفت:
رفت مسجد شیخ سلمان، پیش دا دست لیلا را کشیدم و گفتم: بیا
بریم دیگه
حس کردم تمام هیجان و بی قراری لیلا با دیدن علی به آرامش
رسیده، حالا سبک بار و ساکت است،
گفت: صبر کن، هول نزن گفتم: نه بدو بریم. باید بهش برسیم
دستش را گرفتم و راه افتادیم. می دویدم و میکشیدمش و هی
میگفتم: بدو لیلا بدو
توی حال خودم بودم. مثل دیوانه ها می دویدم، از خوشحالی دست
هایم را باز می کردم سرم را رو به آسمان میگرفتم. چرخ تندي
دور خودم می زدم. نفس های عمیقی میکشیدم و میگفتم: آخیشی.
خدایا شکرت. دیگه علی اومد، دیگه غم هامون تموم شد
لیلا می گفت: زهرا این کارها رو نکن. هر کی بینه میگه این
دختره دیوونه شده
گفتم: آره من دیوونه شدم. از ذوق علی دیوونه شدم. تو نمی دونی
من چقدر خوشحالم. مسئولیت رو دوش تو نبوده، بفهمی من چی
کشیده ام ولی حالا رها هستم، رها از سنگینی مسئولیت
تا فلکه اردیبهشت خلوت بود. ولی از آنجا به بعد از فلکه
اردیبهشت توی خیابان رودکی پیچیدیم و خیابان فخر رازی تا
مسجد سلمان را با سرعت و ذوق بیشتری دویدیم دیگر لیلا را نمی
دیدم. هیچ صدایی نمی شنیدم فقط على را می دیدم، همه جا علی
بود، دو طرف چادرم را باز کرده بودم. باد زیر چادرم میچید و
لبه هایش را بالا می برد، می دویدم و میچرخیدم. احساس می
کردم دنیا مال من است. دیگر غصه ها تمام شده و علی حالا با
حضورش همه چیز را جبران می کند، از خوشحالی نمی دانم کی
رسیدم از دم در مسجد شیخ سلمان، هر آشنایی را دیدم، هول هولکی
سلامی کردم و گفتم: على مون اومده
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef