📌 مسئولیت مشارکت
(درآمدی بر فلسفه مشارکت و انتخابات)
✍ سید مهدی موسوی
⏬ بخش دوم:
❇️ فصل دوم: مشارکت
۱. زندگی انسان در این جهان، بدون مشارکت اجتماعی یا ناممکن است و یا بسیار سخت خواهد بود. اگر فقط به قبل از تولد تا بلوغ جسمی افراد نگاه شود میزان نیاز انسان به دیگران و ارتباطات جمعی او مشخص میشود. همکاری و تعاون دیگران در حفاظت و پرورش افراد کاملا مشهود است. بنابراین بقا و ادامه زندگانی به ارتباطات اجتماعی، تقسیم کارها و تعاون وابسته است. بدون تقسیم کار و همکاری و تعاون، زندگی مختل میشود و هرج و مرج (وضعیت حیوانی) بر زندگی انسان حاکم میشود.
۲. همهی افراد جامعه که علاقهمند به بقا و بهرهمندی از امکانات و حقوق اجتماعی هستند مکلف هستند که در تقسیم کار و تعاون اجتماعی مشارکت کنند و در انجام بخشی از کارها و رفع نیازها سهیم باشند. به این معنا که در قبال استفاده از ثمر دسترنج و خدمات دیگری، باید به همان میزان ثمر برساند و خدمات اجتماعی داشته باشند. در این صورت است که میان افراد یک جامعه، شبکهای از حقوق و تکالیف، مسئولیتها و بهرهمندیها ایجاد میشود. لذا مشارکت صحیح در امور اجتماعی، نیاز به دو مقوله در جامعه ایجاد میشود:
۱. قانون؛
۲. تربیت.
قانون برای این است که مجموعهی حقوق و تکالیف لازم تدوین و تتظیم شود تا راهنمای فعالیتهای افراد و فصل الخطاب اختلافات واقع شود.
تربیت برنامهی تعلیم قانون و جامعهپذیری افراد در جهت قانونپذیری و مسئولیتپذیری در جهت تحقق و اقامهی قانون در همهی شئون فردی و اجتماعی است. در این راستا، مقولهی اخلاق بسیار برجسته میشود. چرا که تحقق قانون جز با ملکهی اخلاقی متناسب با آن قانون ممکن نخواهد شد. بخصوص آنکه در فرایند اجرا و تحقق قانون، تضاد منافع و زیادهخواهی ها و سودجویی و طمعورزیها ناگزیر خواهد بود و برخی از افراد، درصدد استخدام دیگران، بدون انجام تکالیف و مسئولیتهای متقابل خواهند بود. در این صورت، رشد جامع و تربیت همه جانبهی افراد برای پذیرش قانون و آماده شدن در جهت استقامت در برابر زیاده خواهان و زیادهخواهیهای خود، یک ضرورت است.
۳. از اینرو، جمعی از افراد جامعه باید مقدمات علمی و اخلاقی و شرایط رشدیافتگی را فراهم آورند و به نمایندگی از همه مردم، عهدهدار مسئولیت تدوین و تنظیم و تحقق قوانین باشند. لذا از میان مردم، بهترینها باید گزینش شوند و به این امر خطیر و سرنوشت ساز بپردازند. از اینرو، یک مسئولیت بزرگی بر دوش همهی افراد جامعه سنگینی میکند و آن هم گزینش بهترینهای از افراد جامعه، در جهت تعیین شبکهی حقوق و تکالیف در جهت ساخت جامعهی سالم و هماهنگ با سعادت و پیشرفت است.
۴. هر چقدر منافع عامه متنوعتر و جوامع پیچیدهتر شود، نوع مشارکت مردم و گزینش افراد هم تخصصیتر میشود و نیازمند به انتخاب دقیقتر و حسابشدهتر است. در جوامع سنتی، شاید یک نفر به تنهایی میتوانست امور جامعه را راهبری کند اما در جوامع پیچیده، نیاز به انتخاب مجموعهای از افراد متخصص و کارآمد و شایسته است. از اینرو، باید یک تفکر و مکتب و برنامه را انتخاب کرد نه صرف افراد را، تا اینکه افراد منتخب دارای وحدت رویه و همکاری و هم افزایی باشند و مصالح عمومی را در نظر داشته باشند و الا اگر افراد موضوعیت پیدا کند، تعارض منافع و اختلافات فکری موجب تشتت و تفرقه میشود.
۵. در جامعهای این چنینی، که از ابتدا، گزینش قانونگذاران و مجریان، بر عهدهی خود مردم بوده است تا نمایندگان قانونگذاری و مجریان قانون را انتخاب کنند، همهی افراد در موفقیتها و شکستها، رسیدنها و نرسیدنها سهیم هستند. چون خود ملت انتخاب کردهاند و توانایی ارزیابی و مطالبهگری هم داشتهاند. لذا همه در برابر انتخابی که کردهاند مسئولیت دارند و میبایست خود را در موفقیتها و شکستهای منتخبین سهیم بدانند و البته از آن درس هم بگیرند و انتخابهای بعدی را بهتر و سنجیدهتر انجام دهند.
۶. گزینش افراد شایسته و واگذار کردن مسئولیت تنظیم امور اجتماعی به معنای پایان مسئولیت مشارکت سایر مردم و به انتظار بهرهمندی حداکثری در همهی زمینهها نیست. بلکه پس از انتخاب، مسئولیتهای دیگر همچون، مشورت دادن، مطالبهگری، نصیحت کردن، پیروی کردن از قوانین و برنامهها، حفظ نظم اجتماعی، قناعت ورزیدن و تلاشکردن برای موفقیت منتخبین و تحقق عدالت اجتماعی و کسب منافع عمومی برقرار است.
۷. نقش نخبگان و خواص اجتماعی، در فعال کردن مردم و به صحنه آوردن آنهادر مشارکتهای متنوع اجتماعی بسیار مهم واساسی است. نخبگان و خواص علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، رسانهای در این میدان نقش مهمی برعهده دارند. بخصوص خواص علمی و نخبگان حوزوی و دانشگاهی که لازم است نرمافزار و سخت افزار مشارکت حداکثری مردم در همه امور را فراهم کنند.
•┈┈••✾••┈┈•
❇️
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1611