📌🌺 عشق را نمی‌شود با پول خرید یا معاوضه کرد! 🔸دربين آثار مرحوم دکتر شهیدی، از همه مهم‌تر و سنگين‌تر، ترجمه نهج البلاغه است كه با ويژگی خاصی ترجمه شده و تاكنون بيش از ۱۵ بار چاپ شده است و‌‌ عجيب آن‌كه ايشان، علی‌رغم مشكلات مالی- از جمله اجاره نشينی- بابت آن، حق الترجمه نگرفتند و در پاسخ دوستان می‌‌فرمودند: عشق را كه نمی‌شود با پول خريد يا فروخت و معاوضه كرد! (مرکز بررسی های اسلامی، گفتگو با مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی) 🔹یک ویژگی مهم مرحوم علامه سید جعفر شهیدی خضوع و خشوعش بود. با این که مجتهد و فقیه بزرگی بودند، وقتی می‌خواستند از درِ دانشگاه وارد شودند، کسی او را نمی‌شناخت. یک بار دیدم که یکی از نگهبانان به ایشان گفت: حاج آقا! کجا سرت را پایین انداخته‌ای و می‌روی؟! (خبرگزاری مهر، مرحوم دکتر صادق آئینه وند، ۹۱/۱۰/۲۷) 🔸مرحوم استاد دکتر شهیدی در کلاس به موقع حاضر می‌شدند، و همیشه با وضو بودند و خود فرمودند: هیچ‌گاه در درس مثنوی در کلاس، بی‌وضو حاضر نشدم! حتی در میان دو کلاس، وضو را تجدید می‌کرد‌ند. (روزنامه جام جم، ۹۴/۱۰/۲۴، دکتر احمد تمیم‌داری- استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی) 🔹مرحوم دکتر شهیدی بسیار به نماز اول وقت و نماز جماعت تاکید داشتند. البته خودشان هیچ وقت نپذیرفتند که پیش‌نماز شوند، خیلی احتیاط می‌کردند و من، به تأکید ایشان در لغت‌نامه پیش‌نماز بودم. یک سفر با هم، به هند رفتیم به همراه دکتر شیخ‌الاسلامی، دکتر حداد عادل و یک هیأت ده - دوازده نفره. ایشان بسیار به نماز شب تأکید داشتند، کسانی که با ایشان همسفر بودند هیچ وقت شب هنگام، متوجه بیداری و نماز شب ایشان نشده بودند. ایشان آهسته برای نماز بیدار می‌شدند، هیچ وقت و هیچ جا این تقید را از دست ندادند. ایشان اغلب وقتی می‌خواستند لباس بخرند مرا نیز همراه می‌بردند و ساده‌ترین و ارزان‌ترین لباس را که تنها به تن‌شان راحت بود،‌ انتخاب می‌کردند به شیک پوشی توجه‌ای نداشتند! (خبرگزاری بسیج، گفتگو با دکتر غلامرضا ستوده) 🔸ترجمه نهج البلاغه علامه شهیدی در مسابقه (کتاب سال ولایت) رتبه اول را از خود ساخت. 24 سکه جایزه ایشان بود. حضرت استاد به خاطر این که خُلفِ وعده با دو دانشجو نکنند، نتوانستند در مراسم شرکت کنند. در دانشگاه تربیت مدرس خدمت ایشان رسیدم و سکه ها را تقدیم کردم نپذیرفتند. اصرار کردم فایده ای نداشت. فرمودند: در هر راه خیری که تشخیص می دهید، خرج کنید! عرض کردم: لااقل خودتان پیشنهاد دهید در چه راهی خرج کنیم؟ فرمودند: سکه ها را نقدکنید و زندانیان آبرومندی که به جهتِ بدهکاری در زندان هستند، و نتوانسته اند بدهیِ خود را بدهند، آزاد کنید! چون ماه مبارک رمضان بود فرمودند: کاری کنیدکه زودتر آزاد شوند و شب عید فطر سر سفره خانواده خود باشند! همان طورکه استاد فرموده بودند عمل شد و چند زندانیِ بدهکار آزاد شده و شب عید نزد خانواده خود برگشتند! (مجله بخارا،شماره۹۷،ص۳۱۷،نقل خاطره ازمحمدعلی مهدوی راد https://eitaa.com/hekmat121