بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم؟ خبــر ریختن بال و پرت را ببرم واژه های بدنت سخت به هم ریخته است سینه ات یا جگرت یا که سرت را ببرم؟ @hosenih مثل مادر وسط کوچه گرفتار شدی تن پامال شده در گذرت را ببرم ولدی لب بزن و نام مرا باز ببر تا به همراه نسیم این اثرت را ببرم ارباً اربا تر از این قامت تو قلب من است چونکه باید بدن مختصرت را ببرم @hosenih میوه های لب تو روی زمین ریخته است با عبا آمده ام تا ثمرت را ببرم بت شکن بودی وپیش از همه مبعوث شدی حالیا آمده ام تا تبرت را ببرم شبه پیغمبر من معجزه ها داری، حیف! قسمت من شده شق القمرت را ببرم @hosenih سفره ات پهن شده در همهء دشت ، کریم! سهم من هم شده سوز سحرت را ببرم لشگر روبرویت "آکلة الاکباد" است کاش می شد که علی جان جگرت را ببرم بدنی نیست که تشییع کنم ، مجبــورم تکه تکه تنی از دور و برت را ببرم @hosenih عمه ات آمده بالای سرت می گوید : تو که رفتــی بگُذار این پدرت را ببرم ترسم این است که لب بر لب تو جان بدهد بگُذار این پدر محتضرت را ببرم مادرت نیست ولی منتظر سوغات است! عطر گیسوی تو از این سفرت را ببرم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih