🌀 آینده طلاب انقلابی زیر قیچی تحجر و تحول‌خواهی غلط 📝 حکایت یک دوقطبی کاذب 🖋 علی مهدوی 🔹 بی‌شک پیشرفت و ارتقای حوزه علمیه در گرو آزاداندیشی است؛ کما اینکه در تمام ادوار تاریخ حوزه علمیه، هرجا آزاداندیشی پررنگتر بوده، رشد علم نیز هویداتر بوده و هرجا کمرنگ‌تر شده، حرکتهای اصلاحی و ترقی نیز کندتر شده است. 🔹 امروز نیز حوزه علمیه برای همگام‌‌شدن با نیازهای جامعه و حرکت در ریل تحقق تمدن اسلامی، نیازمند تضارب آراء و علی‌الخصوص برگزاری کرسی‌‌های آزاداندیشی است. چراکه با عرضه‌‌ی مناهج مختلف است که منهج صحیح از سقیم بازشناخته خواهد شد و آسیب‌‌ها و مشکلاتِ هر راه رخ می‌‌نماید. 🔹 در این میانه دو طیف، آینده طلاب انقلابی را به بازی گرفته‌اند: یک. متحجرین: این دسته، متعبد به تمام محتوای کتب موجود هستند. حتی نه تنها دست از محتوا بر نمی‌دارند؛ بلکه تک‌تک عبارات سلف را نیز چون ناموس خویش می‌‌دانند. لذا هرگونه تغییر و پالایشی در کتب را برنمی‌‌تابند. تفکیک استعدادها و اختلاف روش آموزشی برای هر استعدادی را فهم نمی‌‌کنند و حتی هرکسی را که ادعای تورم اصول موجود را داشته باشد یا نظری خلاف ایشان بدهد را کج‌‌اندیش، بیسواد، وابسته به دستگاه‌‌های نفوذ غرب و... می‌‌دانند. بی‌آنکه توان دفاع علمی از حیثیت اصول موجود را داشته باشند یا در عمل ثمره آنچه بر آن اصرار دارند را نشان دهند. لذا سهم این عده از آزاداندیشی بسیار اندک است. دو. تحول‌خواهان بی‌بصیرت این دسته، چوب حراج به تمام کتب موجود می‌زنند. اشکالشان فقط به عبارات و مغلق بودن کتب فقط نیست؛ بلکه محتوا را نیز نقد می‌کنند. بیش از هفتاد درصد از اصول موجود را زائد می‌دانند. حتی شیخ اعظم را مایه‌ی نکس فقه و عقبگرد حوزه علمیه می‌دانند!! نیل به اجتهاد را بسیار نزدیک می‌دانند. همچنین از هیچ تلاشی برای ترویج افکارشان فروگذار نیستند. روزی که بتوانند از در وارد شوند و اجازه همایش و مناظره داشته باشند، مضایقه نمی‌‌کنند؛ اما روزی هم که درهای مناظره و همایش بسته شود و گفته شود: کفایت مذاکرات، دست روی دست نمی‌‌گذارند و سراغ گزینه‌‌های بعدی می‌‌روند. از جمله: تحریک طلاب برای اعتصاب علمی، سیاه‌نمایی فضای موجود، مأیوس‌‌ساختن طلاب، پشیمان کردن طلاب جدیدالورود و... . این طیف نیز سوءاستفاده‌گران از فضای آزاداندیشی هستند. 🔹 اینجاست که طلابی که از متحجرین خسته و سرخورده شده‌اند، متحیر در اینکه چه باید کرد، ناخودآگاه به دام قطب [کاذب] دیگر می‌‌افتند. قطبی که بجای درنظرگرفتن روش برخورد صحیح با متحجرین، داشتن صبری معقول و آگاهی به لوازم حقیقی تحول، بنزین روی آتش سینه طلاب انقلابی می‌‌ریزد و بی‌‌توجه به سنتهای حوزوی سعی دارد آنها را بر علیه وضع موجود بشوراند. اما این تمام ماجرا نیست. طلاب انقلابی که دل به تحول‌‌خواهان کم‌‌تجربه و افراطی می‌‌دهند پس از چندی، دیگر امید و انگیزه‌‌ای برای درس خواندن ندارند؛ دل از شیخ بریده و از آخوند منزجرند. ❓ برنده این دوقطبی کاذب کیست؟ 🔹 در چنین فضایی آنکه خوشه‌‌چینی می‌‌کند متحجرین هستند. چون طلاب خودشان را به شدت علمی بار می‌‌آورند و در آینده خیل زیادی از متحجرین سکولار با فرسنگ‌‌ها فاصله از نظامات فقهی و فقه حکومتی تحویل جامعه می‌‌دهند. فضلایی که هیچ فهمی از نظامات فقهی نخواهند داشت و از اساس آن را منکر می‌شوند!! چه پیروزی و فتحی بالاتر از این برای متحجرین؟ با کمترین هزینه، رقیب(طلاب انقلابی) از میدان علم به در شده و خودشان یکه‌تاز عرصه خواهند شد؛ بنابراین سالیان بسیاری، «تحول صحیح» عقبتر رانده خواهد شد؛ چراکه «حلوای مسموم تحول غلط»، کار خود را کرد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj