مه‌شکن🇵🇸
#نمیخوام_بدونم #فصل_دوم #قسمت_دوم [کاش نمی‌دونستم که انسان، انسانه‼️] در قسمت قبل، درباره این صح
[کاش نمی‌دونستم که انسان، زنده به احساساتشه‼️] اصولا شنیدیم که میگن هفتاد درصد بدن انسان از آب تشکیل شده. من ولی نظریه متفاوتی رو از خودم درآوردم که گرچه من‌درآوردی هست، ولی بدون پشتوانه هم نیست. اگر به تجربیات خودتون و اطرافیان‌تون از زندگی یه نگاه کوتاه بندازید، خواهید دید که اغلب آدما، چه مرد و زن، چه منطقی و غیرمنطقی و چه پیر و جوان، ناخودآگاه پشت هر تصمیمی که می‌گیرن، احساسات‌شون اثرگذار بوده. اصلا ما یه وضعیتی رو داخل روان‌شناسی داریم به نام "محرومیت حسی". این حالت به قدری عذاب آوره که انسان‌ها قادر به تحملش نبودن و از این وضعیت به عنوان یک شکنجه استفاده میشه! اینکه هر پنج حس اصلی شما، تحریک نشه، نه بشنوید، نه ببینید، نه لمس کنید، نه بو کنید و نه چیزی رو بچشید، یه حالت شکنجه‌ست! البته اینا حواس پنجگانه ما هستن که خب بیشتر مربوط به فیزیک بدن ما میشن، شما تصور کنید که یه روز از خواب بیدار میشید و علاوه بر اینکه هیچکدوم از حواس پنجگانه رو ندارید، نه می‌تونید کسی رو دوست داشته باشید نه اصلا می‌تونید بفهمید دوست داشتن چیه. بی‌حسی مطلق! حتی قابل تصور نیست، چون اصلا مغز شما چنین وضعیتی رو درک نمی‌کنه. پس ما چه بخوایم چه نخوایم، مجبور به حس کردن و توجه به احساسات‌مون هستیم. احساسات ما، شبیه یه بطری آبه، اگر مدام بهش فشار بیاریم و بخوایم سرکوبش کنیم، بطری میترکه و آب، سرازیر میشه و ممکنه خرابی به بار بیاره. البته این خرابی به بار آوردن، برای وقتاییه که شما همش بطری بطری، یکی یکی، مدام یه عالمه آب رو پشت یه سد جمع کردین! اون وقته که اگه تَرَک کوچولو برداره، کل شهر رو آب میبره! بدن انسان، فیزیک جسمی و تمام حالاتی که در زندگی تجربه می‌کنه، عجیب‌ترین حالات تجربه شده توسط یک مخلوق هست. شما هیچ‌وقت یه لاک‌پشت رو نمی‌بینید که به خاطر مرگ مادرش گریه کنه، یا بچه گربه‌ای رو نمی‌بینید که در اثر جدایی پدر و مادرش، آسیب روحی رو تجربه کنه. حواستون به احساسات‌تون باشه که باهاش توی قسمت بعدی، با معرفی یک کتاب خفن، خیلی کار داریم!