#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه؛
#زیارت_کربلا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده
وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده
سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده
به امیدی به خدا عرض سلام آورده...
...زائری که همهی دار و ندارش هستی
همه جا و همهی عمر کنارش هستی
مُردهام، آمدهام تا که تو جانم بدهی
مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی
راه گم کردهام و راه نشانم بدهی
به پناه آمدهام تا که امانم بدهی
اشتباهات مرا حُسن عمل میگیری
مهربانی و مرا زود بغل میگیری
عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند
خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند
حوضهای حرمت یکسره فواره زدند
شعلهی عشق به جان من بیچاره زدند
برسان بر لب خشکیدهی ما پیمانه
بده پیمانهای از کوثر سقاخانه
هر که بر پای تو افتاد، بها میگیرد
"یا رضا خانهات آباد" نوا میگیرد
با نخ پنجره فولاد شفا میگیرد
وسط صحن گوهر شاد دعا میگیرد
وا شده هر گرهی کور به نام پسرت
ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت
خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند
مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند
حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند
همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند
تا که شد سفرهی تو پهن، وفادار شدم
بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم
نور رحمانی حق هستی و تابان هستی
تو برای من قحطیزده باران هستی
تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی
تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی
بی تو من دلهرهی کرب و بلا را دارم
با تو من تذکرهی کرب و بلا را دارم
**
جهت گریهی ما تا به ابد معلوم است
بین ما گریه برای دگران مذموم است
بیشتر آن چه که در روضهی ما مرسوم است
روضهی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است
روضه خواندی و همه اهل مصیبت شدهایم
گریهکنهای لب جد غریبت شدهایم
قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند
وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند
ته گودال عقیق یمنش را بُردند
نیزهداران ز تنش پیرهنش را بُردند
خون او با جگر بادیه آمیخته شد
آیههای بدنش سخت به هم ریخته شد
#محمدجواد_شیرازی