واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش سی و هشت 🔰 سینمای دورافتاده از مردم و بسیجی 👤 🔸می‌توان نگاه سینمای ایران به بسیج و بسیجی را در دو بخش ارزیابی کرد؛ نخست نگاهی که در طول سال‌های دفاع مقدس و سینمای دفاع مقدس وجود داشته و دارد که در این نوع نگاه، بسیجی همواره یک عنصر فداکار، ایثارگر، مخلص و همیار و در کنار ملت نمایانده شده است. 🔸در فیلم‌هایی همچون «پرواز در شب» (رسول ملاقلی‌پور-1365)، «تویی که نمی‌شناختمت» (محمدابراهیم سلطانی‌فر-1369)، «دیده‌بان» (ابراهیم حاتمی‌کیا-1367)، «هور در آتش» (عزیزالله حمید‌نژاد-1370) و... بسیاری دیگر از فیلم‌های سینمای دفاع مقدس، بسیجی همواره عنصر مؤثر و محوری در پیشبرد دفاع علیه دشمن و کمک به مردم در مقابله با مشکلات و معضلات ناشی از جنگ تحمیلی نشان داده و به انحای مختلف نقش مثبت و قوی وی در جریان دفاع مقدس این مردم به تصویر کشیده شد. 🔸اما چهره دیگری از بسیجی در سینمای ایران، همان صورت تحریف شده و غیرواقعی بوده و هست که متاسفانه تحت تاثیر القائات بیگانه و رسانه‌های خارجی از این سمبل‌های ایثار و فداکاری به نمایش درآمد. این چهره تحریف شده و نادرست در دو سری فیلم به منصه ظهور رسید: 🔻اول؛ فیلم‌هایی که به سینمای ضد دفاع مقدس معروف شدند و اساسا کلیت دفاع مقدس و مشروع مردم ایران را به انحای مختلف زیر علامت سؤال بردند‌، مانند «سیزده 59» (سامان سالور-1389)‌، «خرس» (خسرو معصومی- 1390)، «زمهریر» (علی رویین‌تن-1388) و... 🔻دوم؛ فیلم‌های به اصطلاح اجتماعی که با نمایش تصویری غیرواقعی و سیاه از جامعه ایرانی، بسیجی را نیز به عنوان یکی از محوری‌ترین عناصر این جامعه، عنصری مزاحم و مانع همیشگی نمایش داد که گویا همواره در برابر آزادی‌های مردم ایستاده و فضای جامعه را برآنان تنگ کرده اسث. فیلم‌هایی مانند «آواز قو» (سعید اسدی-1379)، «نان و عشق و موتور 1000» (ابوالحسن داوودی-1381، «چهل سالگی» (علیرضا رئیسیان-1388)، «چک» (کاظم راست‌گفتار-1390)‌، «گشت ارشاد» (سعید سهیلی-1390) و... 🔸به راستی چرا باید چنین تصویر ناقص، جعلی و کج و معوجی از بسیجی به عنوان یکی مردمی‌ترین نیروهای جامعه در سینمای ایران به نمایش درآید؟ دورافتادگی اغلب اهالی این سینما از مردم و در نتیجه بسیجیان به چه علت است به گونه‌ای که هیچ تصویر درستی از این نیروی فعال و فداکار در ذهن این حضرات شکل نگرفته است؟ 🔸تفکر کهنه و پوسیده «هنر برای هنر» و «سینما سرگرمی» باقی ماند و سینمای دینی و به اصطلاح معنا گرا از کلیت سینمای ایران جدا گشت و برایش سهمیه‌ای تحت عنوان سینمای دینی یا سینمای دفاع مقدس و یا سینمای انقلاب درنظر گرفتند. 🔸اگر ماهیت سینمای ایران دینی نشود و ریشه‌های فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی در آن بازتعریف نگردد، بیش از گذشته بایستی در انتظار دورافتادگی آن از مردم و نیروهای اصیل آن از جمله بسیج باشیم. https://kayhan.ir/001ChJ @kayhan_online