کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
#قدّیس 📌فصل ۱۲ 🔶کشیش سرش را بالا گرفته بود تا از میان مردمی که در پیاده رو راه می رفتند، بتواند ت
📇 ...جوان از پشت پیشخوان بیرون آمد. روبروی کشیش ایستاد و گفت:" بله، البته"..بعد با دقت به صورت کشیش نگاه کرد و قبل از اینکه او حرفی بزند، پرسید :" شما عرب هستید؟" 🔶کشیش گفت:" خیر، اصالتا" روس هستم، اما سال‌ها در لبنان زندگی کرده ام؛ بیش از۵۰سال!" جوان لبخند زد و گفت:" دیدم عربی را خوب حرف می زنید ، اما به چهره تان نمی آمد عرب باشید؛ هرچند محاسن تان بلند است .چهره ای نورانی دارید... حالا بفرمایید چه کتابی می خواهید؟" 🔸کشیش گفت "کتاب خاصی نمی خواهم. من به دنبال کتاب هایی هستم که درباره ی علی باشد ؛ امام علی." 🔷🔷 جوان گفت:" ما اینجا کتاب های زیادی درباره ی امام علی داریم. بفرمایید تا نگاهی به آنها بیندازید." 🔶کشیش پشت سر او به راه افتاد. جوان جلوی قفسه ای ایستاد و گفت:" کتابهای این قفسه ، همه شان درباره ی امام علی است...گفتید کتاب خاصی نمی خواهید،؟" 🔷کشیش سرش را به علامت تاءیید تکان داد . جوان گفت:" اگر می خواهید درباره ی امام علی مطالعه کنید، خوب است اول از نهج البلاغه شروع کنید.. می خواهید آن را نشانتان بدهم؟" 🔹کشیش گفت: " نه پسرم؛ نهج البلاغه را دارم و خوانده ام." جوان با انگشت کتابهایی را نشان داد و گفت:" این دوره ی چند جلدی شرح کاملی از زندگی امام است؛ به نام که از عبدالمقصود مصری است..می خواهید ببینید؟" 🔷کشیش گفت:" نیازی نیست؛ کتابهای عبدالفتاح عبدالمقصود را هم خوانده ام." 😳 جوان با تعجب به کشیش نگاه کرد و گفت:" لابد کتابهای جرج جرداق را هم مطالعه کرده اید؟؟" 🔹کشیش گفت :" بله! جرج جرداق خودش آن کتابها را به من هدیه داد." جوان پرسید:" پس لابد شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید را هم مطالعه فرموده اید؟" 🔷کشیش گفت :" نه این کتاب را ندیده ام." 📘 جوان از داخل قفسه کتابی برداشت، به دست کشیش داد و گفت:" البته این کتاب ۲۰جلدی است، قیمتش هم کمی گران است ، اما توصیه میکنم شما که نهج البلاغه را خوانده اید؛ شرح و تفسیرش را هم بخوانید." ادامه دارد... 🎚۱۴۶ @ketabkhanehmodafean