🏴 سوگنامه‌ی ایام اسارت آل الله 🌸 تقدیم به حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها نمی‌دیدم نوک آن نیزه که رویش تو بودی را نمی‌بیند نگاهم بیشتر از یک حدودی را برایم جای تو تنها سرت را هدیه آوردند ولی حس می‌کنم آغوش گرمی که گشودی را به جای خواهرت من موبه‌مو تعریف خواهم کرد تمام روز و شب‌ها که کنار ما نبودی را هجوم سیلی و خار مغیلان و غل و زنجیر لگدهایی که می‌خوردیم و معجرهای دودی را برایم شب به شب می‌خواند عمه جای لالایی همان "کهف الرقیمی" که ز روی نی سرودی را به ما که وارثان دین پیغمبر پس از اوییم زدند از بام سنگ آن‌سان که بدکیش یهودی را تمام راه یک سو، دختران شام هم یک سو بدون گوشواره بودم و دیدم حسودی را خدا را شکر چشمان تو را بسته‌ست ردّ خون نمی‌بینی به روی صورتم جای کبودی را به اهل شام گفتم زود می آیی به دنبالم مرا با خود ببر، تعبیر کن قیدِ "به زودی" را 📝 شعر از خانم @khamenei_reyhaneh