✍ سرباز و فرار از منزلِ زنِ بی‌حجاب 🌹قبل از انقلاب وقتی عبدالحسین رفت سربازی ، سرهنگ بهش گفت: باید خدمتت رو در منزل من بگذرانی ؛ برو و کارهای همسرم رو انجام بده... 🌷عبدالحسین رفت، اما تا وارد منزل شد، 👌دید زنِ سرهنگ پوششِ زننده‌ای داره . سریع از خونه زد بیرون و برگشت پادگان. سرهنگ به خاطر این‌کار تنبیه‌اش کرد. 👌هجده توالت رو باید به تنهایی می شست.... بعد از گذشت یک هفته از مدتِ تنبیه ، سرهنگ اومد و گفت: 💐حالا دوست داری برگردی خونه‌ی‌ من کار کنی یا نه؟ عبدالحسین گفت: 👌 اگه تا آخرین روزِ خدمتم مجبور باشم همه ی کثافت‌های توالت رو توی بشکه خالی کرده و به بیابون بریزم ؛ باز پام رو توی خونه‌ی شما نمی ذارم ♨️ بیست روز دیگر هم این تنبیه ادامه داشت ، تا اینکه مسئولین پادگان خسته شدند و رهایش کردند 📌 خاطره ای از جوانی سردار شهید عبدالحسین برونسی 📚 منبع: کتاب خاک‌های نرم کوشک ٬ صفحه ۱۸ 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌹 1⃣ سایر متن های کاربردی و ارزشی را در این کانال دنبال کنید. 👇👇 🆔 @m_serat