به نـام خــدای مهربـــان
"جلسه با چاشنیِ رمضان" (۲)
ماجرای بعدی اما نبودِ چای بود! برای ما که چای عضو جدانشدنی جلسههایمان است، نبود آن معضلی است و میتواند به تنهایی شاخص کیفی جلسه را تا حد زیادی تنزل دهد.
بعد اما مسئله، مسئلهی تصویر بود. هیچ کس حاضر نبود قیافه بیحال و رنگ و روفتهاش را نشان دهد؛ یا مثلا کسانی بودند که در حالت افقی جلسات را برگزار میکردند.😅
و مشکل بعدی میکروفون بود. روزه جانها را میگرفت و نطقها را کور میکرد. اینبود که میکرفونها به سختی باز میشدند و صداها لحظههای آخر جلسه بیجان بودند.
همهی اینها اما اجنتابناپذیر بود. آن زمان پروژه مهمی در مبنا در حال طراحی و اجرا بود که نیاز به جلسات متعدد داشت. به ایدهپردازی نیاز داشت و مدام حرف زدن. تیم رسانه اینجا دیگر برای ناز کردن فرصتی نداشت. اعضا باید خودشان را وفق میدادند و بهانه را کنار میگذاشتند...
این بود که ماجرای هماهنگ نشدن و سخت هماهنگ شدن، همان روزهای اول حل و فصل شد و جلسهها دوباره راه افتاد و ماجرا خیلی جدیتر از روزهای قبل از رمضان ادامه پیدا کرد...
_نجمه حسنیه_
+ پروژه بزرگ و مهم رمضان اما همان ثبت نام روایتانسان بود. پروژهای که بیش از یکماه در پشت صحنه رویش کار کردیم...
#داستان_مبنا
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5