. علیه_السلام ۱۰۵۹ صدای تو شنیدم و رنگم پرید اکبر رنگم پرید اکبر تا رسیدم کنار تو قدّم خمید اکبر قدّم خمید اکبر ای دلربای خیمه دل مرا شکستی پلکی بزن بدانم تا اینکه زنده هستی خدا می‌دونه خیلی برام عزیزی اکبر اگه ببوسمت باز به هم می‌ریزی اکبر **** زنای جراح عدو خدایی نامردن خدایی نامردن به دور تو حلقه زدن جدا جدات کردن خدایی نامردن بعد هجوم مردا نپبت زنها رسید هر کسی از پیکرت یه تیکه ای می کشید کنار هم تنت رو دونه دونه می‌چینم صدتا علی اکبر روی زمین می‌بینم **** یه جای سالم ندیدم به روی جسم تو به روی جسم تو دعوای دشمنا همه بود سر اسم تو بود سر اسم تو تا چشم من علی‌جان به پهلوی تو افتاد خاطره‌ی مدینه یه لحظه اومد به یاد یادم نمیره دشمن به زخم ما نمک زد هرکی رسید تو کوچه مادرمو کتک زد **** ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇