. علیه_السلام ۱۰۷۱ پاشو علمدار حرم دلاورم پاشو امید خیمه و امیر لشگرم پاشو توو خیمه ها داره می‌لرزه دخترم پاشو ببین که دستاتو با خودم آوُردم خوردی زمین و من توی خیمه زمین خوردم دیگه بدون تو اصلاً نمی‌تونم بمون وگرنه زیر تیرو نیزه می‌مونم پاشو علمدار من اینا چقد بی رحمن از پیکر تو عباس اینا به فکر سهمن **** سر علی خیلی بهم خندیدن عباسم پاشو رو خاک منو دوباره دیدن عباسم کنار جسم بی سرت رقصیدن عباسم دلهره ی حرم تنها اسارته پاشو ببین که بین لشگر حرف غارته من به تو دردمو میگم گل یاسم ناموس ما رو چه به کوچه گردی عباسم از داغ تو رقیه ببین که از هوش رفته اگر که تو پانشی گوشواره از گوش رفته **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇