.
#پنجم_صفر
السلام علیکِ یا بنتَ الحسین
ای که مهمان شده ای گوشه ی میخانه ی من
پر شد از جام غمت ساغر و پیمانه ی من
ای سراسر سر تو سر به سریر سرمد
ای سر و سرو من ای سرور فرزانه ی من
دیگرم بهر تو یارای پذیرایی نیست
نیست جز خون دلم باده ی میخانه ی من
خالی از غیر و پر از مهر و تمنای توام
هست تنها غم تو در دل دیوانه ی من
پیش تر همره من بودی و من همره تو
دست گلچین شده ویرانی گلخانه ی من
آشیان منِ محنت زده را طوفان برد
بی تو آتش زده شد بال و پر و لانه ی من
جای تو تشت زر و محفل من خاک بلا
نیست شایسته ی تو خاک کف خانه ی من
چه کسی کرده یتیمم به همین سن کمم
چه کسی کرده جدا رأس تو جانانه ی من
از چه رو صورت و لب های تو شد غرق به خون
جان فدای تو کنم یار کریمانه ی من
ای که آیی ز سرِ نیزه و از تشت طلا
کن نگاهی به من و حال غریبانه ی من
هر زمانی که برای تو بهانه گیرم
تازیانه رسد از دشمن بیگانه ی من
گوشوارم شده غارت ولی این ها مانده :
معجر روی سر و غیرت مردانه ی من
گر که بر دامن من رأس تو مهمان گردد
می رود هستی و جان بر سر شکرانه ی من
ببرم همره خود زائر زهرایم کن
ای که مهمان شده ای گوشه ی ویرانه ی من
پنج شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳
شب چهارم ماه صفر ۱۴۴۶
#محمدعلی_شهاب