eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیکِ یا شريكةَ الحسين ای زینب من دوام نهضت با توست ترسیم مسیر استقامت با توست دست تو ودایع امامت دادم یعنی که ادامه ی امامت با توست
. السلام علیکِ یا مولاتی یا زینب ای ذات عجین به نور و عقل و احساس ای درّ گرانبهاتر از هر الماس وصف تو نمی توان ، همین را گویم : زینب همه ی عشق حسین و عباس
. صلی الله علیک یا رسول الله با تو دل آسمانیان غمگین نیست بر داغ غمت به قلب ما تسکین نیست در وقت فراق تو علی گفت چنین : بعد از تو دگر مصیبتی سنگین نیست   ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ غم آمد و بر زمانه اش آتش زد بر دلبر و آشیانه اش آتش زد از بهر تسلای دل دختر تو بعد از تو  به درب خانه اش آتش زد
. صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا عمری به امید کَرَمت می مانم چون خاک به زیر قَدَمت می مانم باشم چو مخیّر به بهشت و حَرمت واللهِ قسم در حَرمت می مانم
. السلام علیکِ یا فاطمة الزهراء اول مدافع حرم حُرمتِ علی جان می کند فدا به ره غربت علی بنیان گذار جبهه ی صبر و مقاومت دارد لوا و پرچمی از غیرت علی داده تمام هستی و دار و ندار خود در راه یاری هدف و نصرت علی محشر به پا نموده به شور حمایتش کرده قیامت از غم قدقامت علی گاهی به کوچه در ره او می خورد زمین گاهی به خانه پشت در از طاعت علی گاهی به خطبه ی فدکیه به مسجدش دارد نشانه از شرف و عزت علی گاهی کنار تربت حمزه به اشک و آه دل بی قرار خون دل و حیرت علی مسمار خونی درِ خانه چو داغ دل شد خاک چادرش همه دم محنت علی یار جوان و یاور تنهایی علی شد عمر کوته اش همه ی حسرت علی دنیا به ذکر یا علی و ، نام فاطمه شد ذکر هر دقیقه و هر ساعت علی جمعی محب و عاشق و فرزند فاطمه وقت جهادشان همه با صولت علی گاهی عراق و شام و حلب ، ضاحیه ، یمن خیبرشکن چو ضربه ی پرقدرت علی خیل مدافعان حرم همچو فاطمه وقت نبردشان همه با هیبت علی نور وجودش آیه ی عظمای کردگار زهرا تمام آیت حق آیت علی پنج شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳ سوم جمادی الثانی ۱۴۴۶ ، روز شهادت
. سلام الله علیها السلام علیکِ یا مولاتی یا زینب زینب ستاره ای که فلک در مدار اوست آیینه ای که نور خدا در عذار اوست او که خودش قرار همه آفرینش است قلب زمین و قلب زمان بی قرار اوست تنها نه ماه و زهره و خورشید و اختران یک آسمان ستاره همه در مدار اوست آن چه رسانده نور پیامش به عالمین حجب و حجاب و معجر و صبر و وقار اوست در شام و کوفه گشته جهادش بیان حق تبلیغ نهضتی که به نور اعتبار اوست   روح پیام سرخ حسین و قیام او لحن علی و صوت علی اقتدار اوست طوفان خطبه اش شده ویرانگر ستم آری خروش خطبه ی او ذوالفقار اوست هرگز نشد اسیر کسی غیر یار خود آزادگی و عدل و شهامت شعار اوست گاهی به کعب نیزه و گه تازیانه ها جان دادن از برای حسین افتخار اوست مانند فاطمه که فدایی حیدر است زینب فدای عشق حسین و نثار اوست با هر تپش به سینه دلش یا حسین گفت آری حسینِ او همه دار و ندار اوست آن چه که دیده ام همه زیبایی از خداست این جمله تا ابد سخن ماندگار اوست آری مگر که قلب خدا بی قرار شد یا که جهان به غصه و غم در کنار اوست دارد به سینه لحظه ی جان دادن از حسین پیراهنی که غرق به خون یادگار اوست چهارشنبه ۲۶ دی ماه ۱۴۰۳ شب نیمه ماه رجب ۱۴۴۶
. السلام علیک یا علی بن موسی الرضا از تمام دو جهان عشق رضا ما را بس این که هستید ولی نعمت ما ، ما را بس سوی ما گر رسد از هر طرفی موج بلا ذکر زیبای تو بر رفع بلا ما را بس خضر اگر آب حیات از همه دنیا جوید آبِ جوی حرمت بهر شفا ما را بس تا شود سرمه ی چشمان همه اهل جهان مشتی از خاک قدمگاه شما ما را بس زائر عارف قبر تو بوَد زائر عرش حرمت از همه ی ارض و سما ما را بس گر چه بر کرببلا راه نیابیم به آه حرم سبز غریب الغربا ما را بس همه را آرزوی وصل بهشت است ولی دیدن روی تو ای وجه خدا ما را بس لحظه ی مرگ به دیدار بیایی ، عشق است بردن نام تو یا امام رضا ما را بس
. صلوات الله علیه صلی الله علیک یا اباعبدالله عشق دل ما از حرمت می شود آغاز هستی همه از روح دَمت می شود آغاز بخشندگی و بذل و سخا ، جود و کرامت در خلق جهان از کرمت می شود آغاز اعجاز عجیبی است در این جمع نقیضین خوشحالی جنّت ز غمت می شود آغاز آه از دل عشاق تو گردیده شروع و اندوه ز داغ و الَمَت می شود آغاز آزادگی و شور و جوانمردی و غیرت از پرچمِ زیر علَمت می شود آغاز دوزخ چه بود دوری تو ، آتش آن هم از دشمن غرق ستمت می شود آغاز یادت سبب زندگی و روح حیات است نابودی ما از عدمت می شود آغاز با امر خدا معرفت و عشق و سعادت با چرخش لوح و قلمت می شود آغاز از سجده به آدم همگان را شده معلوم محراب ز ابروی خمت می شود آغاز هر چشمه ای از کوثر و از آب حیات است با قطره ای از اشک نَمَت می شود آغاز هر سیر و سلوکی و همه قرب الی الله از بوسه به خاک قَدَمت می شود آغاز از کفش کَنِ مجلس روضه چه بگویم واللهِ از این جا حرمت می شود آغاز چهار شنبه ۱۱ تیر ماه ۱۴۰۴ شب هفتم محرم ۱۴۴۷
. السلام علیک یا اباالفضل العباس ای همه ی پناه من ، امید خیمه گاه من شده به لحظه ی خطر ، به سوی تو نگاه من تو همه شور و شوکتی ، حیا و شرم و غیرتی فدایی ولایتی ، شجاعتت گواه من لحظه به لحظه دم به دم ، به روی دوش تو علَم تا به سحر زدی قدم ، به دور خیمه گاه من یار و برادرم تویی ، امید خواهرم تویی تمام لشکرم تویی ، ای همه ی سپاه من ای قمر منیر من ، امیر سر به زیر من یاور بی نظیر من ، ای مه دل به خواه من حرف امان نامه مگو ، که شد تو را بغض گلو شدی برایم آبرو ، داغ تو قتلگاه من چشم حرم به سوی تو ، ز خون شده وضوی تو پس از غروب روی تو ، رسیده شامگاه من به خاک و خون نشسته ای ، چرا ز هم گسسته ای پشت مرا شکسته ای ، برادر ای پناه من هر آن چه تیر و نیزه بود ، بر تنت آمده فرود زده به فرق تو عمود ، دشمن روسیاه من بر سرت آمد از کمین ، ضرب عمود آهنین سروِ فتاده بر زمین ، هاله گرفته ماه من چه شرحه شرحه در برم ، از تو بوَد در نظرم نشانه ای ز مادرم ، شنو صدای آه من شدی کنار علقمه ، زائر روی فاطمه دار و ندار ما همه ، فدا شدی به راه من شنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۴ روز تاسوعا محرم ۱۴۴۷
. صلی الله علیک یا اباعبدالله در حرمِ روضه ی تو ، قصد زیارت می کنم دست به روی سینه ام ، عرض ارادت می کنم روضه ی تو بهشت ماست ، عشق تو سرنوشت ماست فطرت ما سرشت ماست ، حیف که غفلت می کنم میان مجلس عزا ، زمزمه و شور و نوا به لحظه ی ذکر شما ، قصد زیارت می کنم زائر ذکر نام تو ، مست سبو و جام تو منم که با مرام تو ، میل حقیقت می کنم من از تو دل نمی کَنم ، فدای تو روح و تنم وقتی که سینه می زنم ، نیت بیعت می کنم سایه ی حق بر سر من ، قبله ی چشم تر من محبتت محشر من ، با تو قیامت می کنم یاد یل علقمه را ، داغ غم فاطمه را دار و ندارم همه را ، نذر ولایت می کنم
. السلام علیک یا اباعبدالله روضه ی عشق تو را هیچ نخواندیم هنوز مرغ دل بر سر بامت ننشاندیم هنوز کائنات از همه سو جانب تو در طلب اند توسن عشق به سوی تو نراندیم هنوز قدسیان جمله هلاک اند به سوگت همه دم گر چه از ماتم تو روضه نخواندیم هنوز جمله ذرات وجود از غم تو جان دادند در شگفتیم که ما زنده بماندیم هنوز سیل دریای غمت بُرد تمام دو جهان گر چه اشکی به عزایت نچکاندیم هنوز رحمت مطلقه را واسطه ی فیض تویی دست بر دامن لطفت نرساندیم هنوز جبرئیل است به پابوسی خاک حرمت نیمه جان را به حریمت نکشاندیم هنوز گرد شمع رخ تو خیل شهیدان جمع اند حسرت این است که ما جان نفشاندیم هنوز
. صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین از قلب مستان در برت چیزی نمانده ساقی من از ساغرت چیزی نمانده هر چه که دارم نذر عشقت کرده ام من از هستی ام در محضرت چیزی نمانده از قامتت صدها قیامت گشته برپا تا لحظه های محشرت چیزی نمانده مستان همه در خاک و خون افتاده اند و از آن یلان لشکرت چیزی نمانده دیگر گمانم می روی از پیش چشمم تا لحظه های آخرت چیزی نمانده وقت وداع جانگدازت از حرم بود رفتی ولی از یاورت چیزی نمانده صدها هزاران تیر سویت کرده پرواز از شهپر و بال و پرت چیزی نمانده با قحط آب و گریه های شیرخواره از اشک های اصغرت چیزی نمانده روی عبا تکه به تکه جمع می شد از اِرباً اربا اکبرت چیزی نمانده از علقمه تنها زیارت کردی اما از پیکر آب آورت چیزی نمانده تا قتلگاهت آمدم غم دیده اما از خواهر غم پرورت چیزی نمانده خنجر ندانم با گلوی تو چه کرده دیگر چرا از حنجرت چیزی نمانده یک جای سالم از برای بوسه ام نیست ای وای من از پیکرت چیزی نمانده زآن پیرهن که یادگار مادرت بود ای یوسف من در برت چیزی نمانده با تازیانه روی نعشت رفته از حال از ناله های دخترت چیزی نمانده پهلو شکسته بین گودال آمد اما جز آه و اشک از مادرت چیزی نمانده تکه حصیری بر تنت گر چه کفن شد اما ز جسم پرپرت چیزی نمانده گلبرگ هایت هر کدام افتاده هر سو از برگه های دفترت چیزی نمانده جسمت میان بوریایی جمع گشته گویا ز نعش انورت چیزی نمانده ای باغبان باغ گلت در شعله ها سوخت از یاس و از نیلوفرت چیزی نمانده در بین شعله دختری با خواهرش گفت آتش گرفت ، از معجرت چیزی نمانده تا شام و کوفه می روم منزل به منزل از جان من در منظرت چیزی نمانده با تازیانه سنگ و چوب و کعب نیزه از کودکان مضطرت چیزی نمانده با بوسه های خیزران بر روی لب ها وای از لبان اطهرت چیزی نمانده قاری قرآن روی نیزه سنگ خوردی از لعل پر خاکسترت چیزی نمانده از بس که رأس تو ز روی نیزه افتاد خواهر بمیرد از سرت چیزی نمانده اِلا جمیلا گفتم ای جانانه یعنی غیر از خدا در باورت چیزی نمانده زینب ز عشق تو شده فانیِ فِی الله غیر از حسین از خواهرت چیزی نمانده یکشنبه ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۴ روز عاشورا محرم ۱۴۴۷